1395

پیام نوروزی اقتصاددانان دنیا به مردم ایران

در نخستین شماره سال جدید هفته نامه تجارت فردا با توجه به فضای پساتحریم و فرصت‌های پیش رو، همینطور اهمیت تصمیم‌ها و سیاست‌های سال جدید در آینده میان و بلندمدت کشور به سراغ تعدادی از اقتصاددانان برجسته دنیا رفتیم و از آن‌ها خواستیم دریافت، جمع‌بندی، و توصیه‌هاشان راجع به ایران را در قالب پیام نوروزی برای مردم ایران ارسال کنند. آن‌چه میخوانید خلاصه ایست از این پرونده. پیشنهاد میکنم برای مطالعه کامل مطالب شماره این هفته تجارت فردا را از دست ندهید.

ماشین تولید فقر

دانشجویی از میلتون فریدمن حاضرجواب راجع به فقرا و بیکاران میپرسد و مسئولیتی که دولت برای کمک به آنها دارد. سوال این است که آزادی فقرا، آزادی بیکاران، و آزادی زیان دیدگان چگونه محقق میشود و نقش دولت در این امر چیست؟ پاسخ فریدمن را با زیرنویس فارسی ببینید

شجره‌نامه پست‌مدرنیسم؛ ۳. مدرنیسم مقدم‌تر

این نقل قول را کری از یک نفر از شخصیت‌های رمانِ سال ۱۹۰۱ِ اچ جی ولز می‌آورد «هیچ‌کدام از این کارمندهای کوتوله‌ی لعنتی، هیچ‌کدام‌شان رویاهای گران ندارند، هوس‌های گران ندارند. این گله‌های مردم سیاه و قهوه‌ای و سفیدچرک و زرد، باید بمیرند». جرج برنارد شاو هم در سال ۱۹۱۰ چیزی می‌نویسند از همین دست: «دفع‌ آفات را باید بنیانی علمی بخشید». و دی اچ لارنس، که در «عصای هارون» (چاپ ۱۹۲۲، که کری ازش نقل قول کرده)، هوادار «برده‌داری‌ای شایسته و سالم و فعال» است، در سال ۱۹۰۸ خیلی غیب‌گویانه نوشته بود «اگر من دستم می‌رسید اتاق کشتاری درست می‌کردم به بزرگی کریستال پالاس، با گروه موسیقی ارتشی که در پس‌زمینه به آرامی چیزی می‌نوازد… بعد می‌رفتم به خیابان پشتی همه‌‌شان را به این اتاق می‌آوردم، همه‌ی بیماران و لنگ‌ها و همه‌ی چلاق‌ها را».

تحقیق جدیدی بر تاثیرات افزایش حداقل دستمزد

افزایش ۱۰ درصدی حداقل دستمزد، نرخ اشتغال به کار نوجوانان و جوانان (سنین ۱۵ تا ۲۴ سال) را بترتیب ۳ درصد و ۶ درصد کاهش می‌دهد.
افزایش حداقل دستمزد با سخت‌تر کردن شرایط ورود به بازار کار برای افراد کم‌مهارتِ جویای مشاغل ورودی، می‌تواند مانع رشد منابع انسانی شده و در بلندمدت به ظرفیت‌های افرادی که قرار است به آن‌ها از این طریق کمک شود، آسیب برساند.
یافته‌های محققان کانادایی حاکی از آن است که افزایش حداقل دستمزد هیچ تاثیر آماری قابل توجهی بر فقر نداشته و در مواردی حتی آن را افزایش می‌دهد.
حداقل دستمزد سیاست کارتونی‌ایست که به مذاق یک ذهن اقتصادی نابالغ خوش می‌آید (و البته سودجویانی که از آن اذهان اقتصادی نابالغ نان می‌خورند.)

نعمت آزادی: تاملی در گزارش هریتج ۲۰۱۶

آیا این گزارش به درد ما می‌خورد؟ آیا مطالعه‌اش می‌تواند نفعی برای مردمان کشورمان داشته باشد؟
وضعیت کشور به تجربه اقتصاد دستوری در دهه‌های گذشته آن شده که در این گزارش ملاحظه می‌کنید. از ادامه این روند و اصرار بر روال‌های پیشین نمی‌توانیم انتظار نتیجه متفاوتی داشته باشیم. در این شرایط تمرکز روی فواید و مضرات خرده‌سیاست‌ها عبث و بی‌فایده است. کم و زیاد کردن فلان تعرفه، ممنوعیت واردات و یارانه صادرات بهمان محصول، یکی پس از دیگری سند توسعه نوشتن و تحریک تقاضا از جیب مردم و سیاست‌هایی از این دست در کشور ما کراراً آزموده شده و موجب پیشرفت اقتصادی نه شده و نه خواهد شد. به خاطر داشته باشیم، ثروت و شکوفایی اقتصادی محصول نوآوری فردی و همکاری اجتماعی مردمانی است که آزادانه از حق برابر خود در تامین معاش بهره‌برداری می‌کنند.

افزایش دستوری حداقل دستمزد

از میلتون فریدمن نقل است که: «هیچ‌چیز به قدر نیت خیر، ضرر نمی‌رساند». جای دیگری گفته بود: «جاده جهنم را با نیات خیر فرش کرده‌اند».

جراحان قرن هجدهم هم نیت خیر داشتند، فکر می‌کردند که قطع عضو با ابزاری که از پیش در شراب خوابانده‌اند، از نفوذ عفونت به درون خون بیمارانشان جلوگیری می‌کند. آن‌ها با نیت خیر پدر بیمار را در می‌آوردند!

آن‌هایی که امروز طرفدار و پیگیر افزایش دستمزد هستند هم نیت خیر دارند. در عمل اما معاش ضعیف‌ترین اقشار جامعه را به خطر انداخته، نرخ بیکاری را افزایش داده، به برپایی بازار سیاه کمک کرده و حق معاش بسیاری را در این مسیر پایمال می‌کنند.

ورای متنِ سیاست و فلسفه

یک زمانی من حسابی شیفته‌ی سیاست بودم. …من مثل قهرمانانم، فکر می‌کردم که اگر فقط می‌توانستیم نهاد‌های درست را انتخاب کنیم، اگر انگیزه‌ها را متوازن می‌کردیم، اگر می‌شد قانون اساسی درستی بسازیم، اگر می‌شد این رمز را بگشاییم و حکومتی بسازیم مطابق با طبیعت انسانی، آن‌وقت همه‌چیز درست می‌شد و می‌توانستیم در کشوری آزاد و پر از عدل زندگی کنیم. اما…

فرار بزرگ

فرار بزرگ، داستان فرار بشریت از هزاران سال فقر و فلاکت، مرگ و بیماری، و خشونت و زور است که قریب به دویست و پنجاه سال پیش—در آن‌چه امروز به عنوان کشورهای توسعه یافته می‌شناسیم—آغاز، و در دهه‌های اخیر راه خود را تا فقیرترین کشورهای دنیا پیدا کرده است.

دیتون سوال را این‌طور مطرح می‌کند: چه چیزی باعث می‌شود که تولد در اتیوپی، مالی، یا نپال در مقایسه با ایسلند، ژاپن، یا سنگاپور اینقدر خطرناک باشد و سالانه میلیون‌ها نفر در کشورهای فقیر جانشان را از دست بدهند در حالی‌که دانش جلوگیری و درمان در تمام دنیا تقریبا به رایگان در دسترس است و ابزار و دارو و دیگر وسایل مقابله با این فجایع بسیار ارزان و فراوان هستند و میلیون‌ها نفر در سایر کشورها هر روزه از آن منتفع می‌شوند؟

الگویِ دانمارکی؛ در خانه امتحان نکنید!

می‌شنوم که می‌گویند دانمارک اثباتِ ترجیحِ سوسیالیسمِ نرم‌خوتر به کاپیتالیسمِ بازار آزاد است… اخیراً، برنی سندرز و هیلری کلینتون از عشقِ خود به دانمارک دم زده‌اند.
نخستین چیزی که باید بدانید این است که دانمارک، همچون دیگر کشورهایِ شمالی، سوایِ مستمری‌هایِ دولتِ رفاه‌شان و هزینه‌هایِ بالایِ دولتی، بازارهایی کاملاً آزاد هستند. این کشورها در شاخص‌هایِ مختلفِ آزادترین اقتصادهایِ جهان همیشه رتبه‌هایِ بالایی دارند. دانمارک در گزارشِ شاخص آزادیِ اقتصادیِ جهان وآورنکمیست که بنیادِ فرِیزر و شرکا، آن را منتشر کرده است، جایگاهِ ۲۲ام را در جهان دارد، و در شاخصِ بنیادِ هریتج نیز در جایِ ۱۱ام ایستاده است. این کشور در فهرستِ ”سهولت کسب‌وکار“ بانک جهانی نیز در جایگاهِ سوم ایستاده…
امّا شادی و سعادتِ آشکارِ دانمارکی‌ها از کجا نشأت می‌گیرد؟

آزادی انتخاب، قسمت دوم: جباریت کنترل- گفتگو

چندی پیش بخش نخست «جباریت کنترل» را از مجموعه آزادی انتخاب منتشر کردیم. آنچه از نظرتان خواهد گذشت گفتگویی است که راجع به آن در دانشگاه شیکاگو در گرفت.

«آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده-قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکه ی تلویزیونی پی بی اس پخش شد. هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی بود که فریدمن اجرا می کرد، و بخش دوم گفتگویی بود میان موافقان و مخالفان، اعم از دانشگاهیان، سیاستمداران و بازرگانان، در باب موضوع مستند.