—مترجم: محمد ماشینچیان
در سال ۱۹۹۰، من برای شرکت در کنفرانسی به روسیه سفر کردم—روسیهای که هنوز آن زمان جزء اتحاد جماهیر شوروی بود. به ما گفته بودند که با خودمان دستمال توالت بیاوریم، که الحق توصیهی سودمندی هم بود.
اینک، بعد از ۱۶ سال زمامداریِ «چاوِز»یها در ونزوئلا، این کشور شاهدی است بر درستی این گزاره که «سوسیالیسم قرن بیستویک» فرقی با سوسیالیسم قرن بیستمی ندارد. وبسایت خبری فیوژن گزارش میکند که:
یکی از سخنگویان محلی صنعت توریسم چهارشنبه اعلام کرد که مشکل کمبود اجناس در ونزوئلا چنان حاد شده که بعضی از هتلها از مشتریان خود درخواست میکنند که با خودشان صابون و دستمال توالت بیاورند.
زینا کاماچو، صاحب یک مسافرخانهی ۲۰ اتاقه در دامنههای یک کوه در پارک ملی سیِهرا نوادا میگوید: «شرایط خیلی حاد است … یک سال تمام هست که ما دستمال توالت، صابون، شیر، قهوه و شکر نداریم. برای همین از مسافران میخواهیم که با آمادگی به اینجا بیایند.»
مانتیلا [صاحب مسافرخانه دیگری] میگوید که هتلهای بزرگ میتوانند با خرید دستمال توالت و اقلام ضروری دیگر در بازار سیاه از قاچاقچیانی که آن اجناس را به قیمتی شش برابر قیمتهای متعارف میفروشند، مشکل کمبود اجناس را دور بزنند. اما مسافرخانههای کوچک که عموماً کسبوکارهای خانوادگی هستند، استطاعت پرداخت قیمتهای بازار سیاه را ندارند، و به این علت این اقلام را به کلی از فهرست خدمات متعارف به مشتریانشان حذف کردهاند.
کاماچو، میگوید که اخلاقا حاضر نیست دستمال توالت را از بازار سیاه تهیه کند: «برای یک رول دستمال توالت ۱۷ بولیواری (۸ سنت) در بازار سیاه باید ۱۱۰ بولیوار (۵۰ سنت) پرداخت. ما نمیخواهیم دستمان به فساد بازار سیاه آلوده شود، از آن طرف هم من روزی چهار ساعت وقت اضافه برای ایستادن در صف دستمال توالت سوپرمارکت ندارم.»
اخیرا مقامات ونزوئلا با هدف جلوگیری از جابجایی کالاهای قاچاق در کشور، مانع حمل کالاهای اساسی توسط مردم میشوند، از این رو ممکن است کالاهای همراه مسافران [از قبیل دستمال توالت و صابون و غیره] پیش از رسیدنشان به هتل توقیف شود.
قحطی، صفهای طویل کالا، بازار سیاه، و اختلاس مقامات. و البته انداختن همهچیز به گردن سی.آی.اِی. بله، حقیقتاً ونزوئلا به افتخار سوسیالیسم نائل آمده.
چیزی که من هیچوقت سر در نیاوردم این است که: چرا دستمال توالت؟ مگر تولید دستمال توالت چقدر پیچیده است؟ اگر یک اقتصاد سوسیالیستی برای تولید خودروی درست و حسابی یا کامپیوتر مشکل داشته باشد، من درک میکنم. اما واقعا دستمال توالت؟! صابون؟! کبریت؟!
شنیده بودیم که اگر کمونیسم را در صحرا بیازماییم پس از مدتی با کمبود شن مواجه خواهیم شد، اما باز هم، کمبود دستمال کاغذی حقیقتاً نوبر است.