بورژواهای جهان! متحد شوید!

—یادداشت

آیا نابرابری جهانی در چند ده سال اخیر افزایش یافته؟

«دلواپسان» جهان ظن قوی می‌برند که نابرابری افزایش یافته.

شاید ظن‌شان درست باشد. آیا درست است؟

آیا شواهدی هست که بر اساس آن بتوان پاسخ را معلوم کرد؟

آری، هست.

خوشبختانه، آمار قابل‌اتکایی برای درآمد آدمی‌زادگان ساکن زمین وجود دارد.

توزیع این درآمدها روی نمودار چه شکلی است؟

آیا کسی زحمت کشیده تا توزیع جهانی درآمد‌ را به نمودار بکشد؟

آری، چندین نفر جداگانه این زحمت را کشیده‌اند.

***

نمودار ۱ را سالایی-مارتین زحمت کشیده و درست کرده.

توزیع جهانی درآمد در سال ۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۹۰، و ۲۰۰۰ میلادی روی نمودار ۱ تصویر شده.

 

نمودار ۱: توزیع جهانی درآمد ۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۹۰، و ۲۰۰۰

توزیع جهانی درآمد ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰

ملاحظه می‌‌کنید؟ هر ده سال، مرکز ثقل توزیع درآمد قدری به سمت راست حرکت کرده و نایکنواختی توزیع نیز کم‌تر شده.

به مساحت آن قسمت تقریباً مثلت‌-مانند زیر منحنی و سمت چپ خط یک دلار در روز هم دقت کنید.

این مساحت متناسب با نسبت آدم‌هایی است که در جهان زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند.

این مساحت با گذر زمان کوچک‌تر شده؛ یعنی در سی سال فاصله بین ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰، نسبت آدم‌هایی که در فقر مطلق هستند، کاهش یافته.

***

نمودار ۲ را هانس روسلینگ، عددورقم‌باز سوئدی، زحمت کشیده و درست کرده (منبع: توییتر هانس روسلینگ).

 

نمودار ۲: توزیع جهانی درآمد ۱۹۷۳ و ۲۰۱۰

شتر دو کوهانه و یک کوهانه هانس روسلینگ

 

توزیع جهانی درآمد در سال ۱۹۷۳ شبیه یک شتر دوکوهانه است؛ کوهان کوچک‌تر سمت راست شهروندان کشورهای توسعه‌یافته هستند که درآمدهای بالا دارند، و کوهان بزرگ‌تر سمت چپ مردمان کشورهای توسعه‌نیافته هستند که درآمدهای پایین دارند.

اما در سال ۲۰۱۰، توزیع جهانی درآمد شبیه شتر تک‌کوهانه شده است—شبیه توزیع نرمال.

در سال ۲۰۱۰، دوپاره‌ی دارا-ندار دیگر مثل سال ۱۹۷۳ بر دوپاره‌ی کشورهای توسعه‌یافته-کشورهای توسعه‌نیافته منطبق نیست.

در سال ۲۰۱۰، یک «طبقه‌ی متوسط جهانی» ذیل آن تک کوهان شکل گرفته.

***

آیا توزیع جهانی درآمد برای قبل از ۱۹۷۰ هم وجود دارد؟

یک نمودار دیگر هست—شاهکاری که مکس روزر، عددورقم‌باز پرکار آکسفوردی، در همین کمتر از یک سال پیش خلق کرده.

در نمودار ۳ تاریخ اقتصادی جهان در دویست سال گذشته به موجزترین شکل ممکن در یک نمودار به تصویر کشیده شده (منبع: وب‌سایت مکس روزر).

 

نمودار ۳: توزیع جهانی درآمد ۱۸۲۰، ۱۹۷۰، و ۲۰۰۰

توزیع جهانی درآمد مکس روزر

ملاحظه می‌‌کنید که توزیع درآمد در ۱۸۲۰ تک‌کوهانه است؛ یعنی در ۱۸۲۰ یک اکثریت بزرگی از آدمی‌زادگان در جهان درآمدشان در یک سطح و اندازه است.

در ۱۸۲۰، یک اکثریت بزرگی از رعایای ندار در غرب و شرق در فقر با هم برابر اند، و یک اقلیت کوچکی از اشراف‌زادگان دارا در غرب و شرق در ثروت با هم برابر اند.

«کارگران جهان متحد شوید» در ۱۸۲۰ با واقعیت توزیع جهانی درآمد کاملاً همخوانی دارد، چرا که الگوی توزیع درآمد جهانی است؛ دوپاره‌ی رعیتِ ندار-اشراف‌زاده‌ی دارا جهانی است.

حال، در ۱۸۲۰ یک حادثه‌ی بی‌سابقه در تاریخ بشر در حال وقوع است.

آن حادثه عبارت از این است:

آغاز بهره‌برداری گسترده از فرمول تازه‌کشف‌شده‌ی خلق ثروت—فرمول جادویی خلق ثروت توسط مردم کوچه‌وبازار برای مردم کوچه‌وبازار.

اما آن حادثه در ۱۸۲۰ هنوز جهانی نیست؛ منطقه‌ای است. همه‌ی مردم جهان همزمان آن فرمول را فراچنگ نیاوردند. 

آن فرمول اول بار کجا مورد بهره‌برداری قرار گرفت؟ شمال غرب اروپا.

به این علت است که در فاصله‌ی ۱۵۰ ساله‌ از ۱۸۲۰ تا ۱۹۷۰ نابرابری در جهان رو به افزایش گذاشت، و توزیع جهانی درآمد دوکوهانه شد.

کوهان کوچک‌ترِ سمت راست: اقلیتی در اروپا و امریکای شمالی که داشتند هر روز آن فرمول کشف‌شده را به کار می‌‌انداختند، و از ثروتی که در نتیجه‌ی آن خلق می‌شد، منتفع می‌شدند.

کوهان بزرگ‌ترِ سمت چپ: اکثریتی در آفریقا و آسیا و آمریکای جنوبی که از کشف فرمول خلق ثروت در گوشه‌ای از جهان خبر داشتند، اما به خود فرمول دسترسی نداشتند، و به این خاطر از ثروتی که بالقوه می‌توانستند داشته باشند، محروم مانده بودند.

در ۱۹۷۰، درآمد کارگران در کشورهای توسعه‌یافته حدوداً ده برابر درآمد کارگران در کشورهای توسعه‌نیافته است. بنابراین در مقیاس جهانی این‌ها دو گروه متمایز از هم را تشکیل می‌دهند—گروه‌هایی که سبک زندگی‌شان شبیه هم نیست، و منافع طبقاتی مشترک هم ندارند.

از ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ توزیع دوکوهانه‌ تبدیل به توزیع تک‌کوهانه شده.

این دگرگونی بس عظیمی است، و نشان از یک حادثه‌ی بزرگ و بی‌سابقه‌ دارد. آن حادثه چیست؟

حادثه از این قرار است:

بخش بزرگی از جمعیت جهان که تا پیش از ۱۹۷۰ به فرمول خلق ثروت دسترسی نداشت، بالاخره آن فرمول را فراچنگ آورد.

در این چند ده سال اخیر، بخشی بزرگی از مردم جهان در چین، آسیای جنوب شرقی، هند، اروپای شرقی، آمریکای جنوبی، آفریقا، … فرمول را به تعبیری مثل یک نرم‌افزار از اینترنت «دانلود» کرد، یا مثل یک سی‌دی «کپی» کرد.

از اینجا است که رقابت کارگر صنعتی در چین با کارگر صنعتی در آمریکا آغاز می‌شود. نه تنها این دو عضو یک طبقه نیستند، و منافع مشترک ندارند، بلکه بیش از هر چیز با هم در رقابت اند.

به هر روی، از ۱۹۷۰ دسترسی به فرمول خلق ثروت و بهره‌برداری از آن دیگر جهانی شده؛ هم در غرب اینک به فرمول دسترسی دارند، و هم در شرق؛ هم در شمال، هم در جنوب. این حادثه‌ی بس فرخنده‌ای است و در تاریخ هیچ سابقه ندارد.

در این چند ده سال اخیر، جهان برابرتر شده است، و برابرتر هم خواهد شد، به این دلیل قاطع و ساده که دسترسی به آن فرمول برابرتر شده است!

به «دلواپسان» جهان خبر برسانیم که دلواپس نباشند.

***

«بورژوا» نامی است برای آن «طبقه‌ی متوسط» که اول بار آن فرمول خلق ثروت را در شمال غرب اروپا کشف کرد.

امروز به حکم جهانی شدن بهره‌برداری از آن فرمول، توزیع جهانی درآمد، دوباره تک‌کوهانه شده، اما نه مثل ۱۸۲۰، که ثقل توزیع به سمت فقر بود؛ اینک توزیع متقارن شده، و ذیل تک کوهان یک «طبقه‌ی متوسط جهانی» در حال ظهور است—همو که زندگی‌اش به تمامی حول حفاظت، تکثیر، و بهره‌برداری از این فرمول می‌گردد.

در پرتو چنین تحولی اینک چنین گزاره‌ای حائز معنا است: «بورژواهای جهان! متحد شوید!»