1396

وعده‌های جادویی و هزینه‌های ویرانگر

مخلص کلام آن است که ویلیام شکسپیر به زیبایی به آن اشاره کرده، آنجا که کاسیوس خطاب به بروتوس می‌گوید: عیب از ستاره‌های ما نیست که از خودمان است. یا به قول خودمان از ماست که بر ماست! بیایید تعریف منکن در ابتدای مطلب را یک بار دیگر مرور کنیم: دموکراسی در واقع این است که ما بنا داریم (با واسطه نماینده‌هایمان) به آنچه می‌خواهیم برسیم و سیاستمداران با بهره‌برداری از این موضوع هرچه را که حدس بزنند باور می‌کنیم به ما قول خواهند داد. پس اگر بعضی کاندیداها وعده‌های خیال‌پردازانه و حتی غیرمنطقی می‌دهند به این معنی است که فرض گرفته‌اند ما آن وعده‌های خیال‌پردازانه و غیرمنطقی را باور خواهیم کرد. اگر سیاستمداری، به‌شرط رای آوردن، وعده بهشت برین می‌دهد، چنانچه این وعده‌ها را باور کرده و به او رای بدهیم، عیب نه از ستاره‌های ما که از خودمان است.

آزادی اقتصادی و سهولت کسب و کار با اصلاح قانون ورشکستگی

…اینکه بگوییم ایران باید آزادی اقتصادی و سهولت کسب‌وکار را افزایش بدهد، حرف بجایی است، اما کلی‌گویی است، و با کلی‌گویی، سیاستگذار نخواهد دانست که از کجا شروع کند. ما سیاستگذاران ایران را دعوت می‌کنیم که در سال ۱۳۹۶ ورود و خروج کسب‌وکارها به بازار را تسهیل و تسریع کرده و مشخصاً قانون ورشکستگی را اصلاح کنند. احتمالاً این تدبیر اصلاحی بیش از هر تدبیر دیگری رتبه ایران در شاخص‌های آزادی اقتصادی و سهولت کسب‌وکار را ارتقا خواهد داد. با تسهیل و تسریع گردش منابع همیشه کمیاب بیش از هر تدبیر دیگری توان جامعه ایران به خلق ثروت افزوده خواهد شد.
…جدول شماره ۳ تعداد ۲۲ کشور برتر دنیا را برای کسب‌وکار بر اساس رتبه‌بندی مجله فوربز تصویر می‌کند. سوسیال‌دموکراسی‌های اسکاندیناوی همه در صدر این جدول حضور دارند. این حقیقتی است که غالب دوستان چپگرا نسبت به آن ناآگاهند، یا شاید دوست دارند در حباب خود بمانند و چشم بر آن فرو ببندند. در بهشت اسکاندیناوی نه خبری از قیمت‌گذاری دستوری هست، نه خبری از تعرفه‌های گمرکی و نه خبری از سیاستگذاری صنعتی. سوسیال‌دموکراسی اسکاندیناوی ترکیبی است از اقتصاد بازار لسه‌فر در ترکیب با چتر پهن‌گستر حمایت اجتماعی. در همین جدولِ بهترین کشورها برای کسب‌وکار مجله فوربز که سوئد رتبه ۱، دانمارک رتبه ۶، هلند رتبه ۷، فنلاند رتبه ۸ و نروژ رتبه ۹ را دارد، ایران حائز رتبه ۱۲۷ است! آخر، چرا نخواهیم محیط کسب‌وکار در ایران به کیفیت محیط کسب‌وکار در سوئد و دانمارک و فنلاند باشد؟ صعوبت کسب‌وکار که لازمه داشتن چتر پهن‌گستر حمایت اجتماعی نیست.

تلفن همراه، هواپیما، و دروغ‌های سیاستمداران

موضوع جالبی که خیلی‌ها از آن اطلاع ندارند این است که تلفن‌های همراه و وسایل الکترونیکی هیچ خطری برای امنیت هواپیما ندارند. اولین بار سفر با خطوط هوایی امارات نظر من را به این موضوع جلب کرد؛ چرا که در این پروازها استفاده از تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی هیچ منعی نداشت اما در پرواز با همان مدل هواپیما از یک شرکت دیگر استفاده از این وسایل ممنوع بود و اتفاقا مهماندار خیلی موضوع را جدی می‌گرفت. تا جایی که انگار خاموش نکردن گوشی همان و انفجار هواپیما حین برخواستن از باند همان.
…درخواست خاموش کردن تلفن در ابتدا برای محافظت از برج های آنالوگ قدیمی تلفن همراه (که برد زیاد و ظرفیت کم داشتند) در برابر سرریز انجام میشده؛ عنایت داشته باشید که حتی آنموقع هم خطری هواپیما و دستگاه ناوبری‌اش را تهدید نمی‌کرده. پس از گذر به عصر دیجیتال موضوع در کنگره امریکا مطرح شده و درباره آن بحث می‌شود. نهایتا تصمیم می‌گیرند که این قانون را حفظ کنند، چرا که مردم به رعایت آن عادت کرده‌اند و در عین حال باعث می‌شود دسترسی تروریست‌های احتمالی به تلفن محدودتر باشد.

آیا کولبران عامل ورشکستگی چایکاران شمال هستند؟

در واکنش به مرگ دلخراش چند کولبر در کوه‌های پربرف کردستان، اخیراً یک روشنفکر فیسبوکی نظریه‌ای صادر کرده بود که مطابق آن کولبران کُرد با واردات چای خارجی مسئول ورشکستگی و بیکاری چایکاران شمالی هستند، و بعد نتیجه گرفته بود که از این رو کولبرانِ قاچاقچی که به تولید داخلی ضربه می‌زنند، چندان هم شایسته‌ی همدردی نیستند. خوب است که اینجا به داستان چای ایران اشاره‌ای بکنیم که داستان پر آب چشمی است، و البته هیچ دخلی هم به کولبران بی‌نوای کُرد ندارد.
داستان چای ایران به طور خلاصه از این قرار است که چای تولیدی در شمال ایران یکی از مرغوب‌ترین تولیدات چای دنیا بود، تا این‌که جنگِ عراق پیش آمد و با نکبت اقتصاد دولت‌زده‌ و برنامه‌ریزی‌مرکزی‌شده‌ی دهه‌ی ۶۰ همراه شد. دولت چای را جزء اقلام اساسی اعلام کرد، و خودکفایی در آن را به عنوان سیاستی ملی در پیش گرفت. برای تأمین چای مورد نیاز برای مصرف‌کنندگان ایرانی با کمترین هزینه برای کل اقتصاد، سیاست‌گذارانِ کم‌اطلاع ایرانی سازمان چای کشور را تبدیل به خریدار انحصاری چای‌ داخلی کردند، برای حمایت از تولید داخلی تعرفه‌ی واردات چای خارجی را بالا بردند، و بعد برای کاهش فشار به بودجه‌ی دولت در اثنای جنگ و کاهش قیمت برای مصرف‌کننده، قیمت دستوری چای خریداری‌شده از چای‌کاران داخلی را پایین‌تر از قیمت تعادلی بازار تعیین کردند.

بیش‌فعالی پرخطر در صندوق‌های بازنشستگی

اگر شمای بازنشسته یک میلیون تومان حقوق می‌گیرید به خاطر این است که ۵۶۰ هزار تومان از حقوق (یک‌میلیون و پانصد و شصت‌هزار تومانی‌تان) را به مدیری پاداش داده‌اید. حتماً می‌پرسید چرا چنین پاداشی داده‌ام؟ چون با پول شما ریسک کرده است!
مدیران از جیب خودشان خطر نمی‌کنند؛ اگر سرمایه‌گذاری موفق از آب درآمد پاداش خوبی در انتظارشان است اما اگر آن سرمایه از دست رفت چه؟ اگر نتیجه سرمایه‌گذاری پرخطر زیان بود چه؟ آن مدیر چند سال بعد به پست بعدی ارتقا پیدا خواهد کرد و صاحبان سرمایه‌ای که دیگر در کار نیست می‌مانند و حوضشان.
با سرمایه صندوق بازنشستگی نه باید سریال تلویزیونی ساخت، نه کارخانه پتروشیمی و نه مجتمع تجاری. در ایران صندوق‌های بازنشستگی را با صندوق سرمایه‌گذار مخاطره‌پذیر(venture capital) اشتباه می‌گیرند.

محیط زیست گراییِ بازار در نگاه کوز

این اواخر اتّفاقی به دو شاخص برخورده‌ام، که دو چیزِ ظاهراً بی‌ربط به هم را اندازه‌گیری می‌کنند- حقوق مالکیّت و استانداردهایِ محیط‌زیستی در کشورهایِ مختلف. …اگر آثارِ رونالد کوز را خوانده باشید قطعاً می‌دانید که به اعتقادِ او بهترین راهِ مدیریتِ اثراتِ جانبی (بخوانید، آلودگی) داشتنِ حقوقِ مالکیتِ تعریف‌شده است. توجّه داشته باشید که من رأی و پیامِ کوز را به‌شدّت خلاصه کرده‌ام، ولی بااین‌وجود این اساساً همان پیامی است که آن‌چه بعضی‌ها محیط‌زیست‌گراییِ بازار آزاد می‌خوانند، در خود نهفته دارد.

ریشه‌های نژادپرستانه قوانینِ «حداقل دستمزد»

سیدنی وب، اقتصاددان سوسیالیست و یکی از بنیان‌گذاران «مدرسه اقتصاد لندن» در ژورنال پولیتیکال اکونومی می‌نویسد: «از بین تمام راه‌های موجود برای مقابله با این انگل‌های بدشانس، مخرب‌ترین کاری که جامعه می‌تواند انجام دهد این است که به ایشان اجازه بدهد تا بدون کنترل با دستمزدبگیران [پرمایه] رقابت کنند.» هنری سیگر، یکی از بزرگترین اقتصاددان ترقی‌خواه و رئیس انجمن اقتصاددانان آمریکا از قوانین حداقل دستمزد این‌طور دفاع می‌کند: کارگر باارزش به محافظت نیاز دارد از رقابت با کارگر اتفاقی و ولگرد و از آن فرومایگان که ناعادلانه دستمزد کارگر سزاوار را پایین می‌آورند. در جای دیگر: «با غیرقانونی کردن کار با دستمزد کمتر، قوانین حداقل دستمزد از کارگر باارزش در رقابت با کارگر فرومایه محافظت می‌کند و… جان کامنز، اقتصاددان دانشگاه ویسکانسین، در کتاب نژادها و مهاجران این دغدغه را که در یک بازار آزاد و در مقام رقابت نژادهای برتر قادر به رقابت با نژادهای پست نیستند در یک جمله موجز خلاصه می‌کند: «رقابت احترامی برای نژادهای برتر قائل نیست.»

چرا حاضر نیستیم برای محیط زیست پاک هزینه کنیم؟

این‌طور به این قضیه بنگرید که همه‌ کالاها بسته به سطح درآمد می‌توانند در هر سه دسته قرار بگیرند. آنچه برای طبقه‌ متوسط کالایی پست است می‌تواند برای فقرا کالایی ممتاز باشد. محیط زیست پاک به‌راستی کالایی ممتاز (لوکس) است. وقتی با درآمد روزانه‌ یک دلار و ۹۰ سنت در فقر مطلق دست‌وپا می‌زنیم، چه اهمیت دارد که هوا چه مزه‌ای می‌دهد؟ قبل از آنکه آلودگی از پای درآوردمان، از سوءتغذیه و گرسنگی تلف خواهیم شد. ولی زمانی به این فکر می‌افتیم که دل‌مان می‌خواهد ۷۰‌سالگی را به چشم ببینیم و ارزش آن را دارد که کمی پول خرج کنیم و مطمئن شویم که دود خودروها دست‌ ما را از این تجربه کوتاه نکنند.

تعاونی اجباری برنامه‌ریزی‌شده

هیچ‌گاه بی‌مبالاتی سیاستگذاران را دست‌کم نگیرید و هیچ‌گاه مشاهده آن شگفت‌زده‌تان نکند. وزیر و وکیل شخصیت‌‌های‌ محترم‌ بلندمرتبه‌ فرشته‌خویی نیستند که خودشان را وقف‌ رفاه‌ ما کرده باشند؛ ایشان نیز مثل ما آدمیزادگانی هستند مستعد‌‌ همان اشتباهاتی که بقیه‌ ما هم مرتکب می‌شویم. یک مثال‌ این قضیه پافشاری‌ اخیر‌ مجلس ایران بر تولید ۲۵ درصد از تولید‌ ناخالص‌ داخلی از طریق‌ تعاونی‌ها در برنامه‌ ششم‌ توسعه بوده که شالوده بر آب است.

چگونه می‌توان بحران کمبود آب را سامان داد؟

مهم‌ترین و ارزشمندترین استفاده‌ها از آب کدامند. بیش از ۹۰ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و حقیقت روشن این است که ارزشمندترین استفاده از آب وقتی است که به کار نوشیدن و استحمام مردم می‌آید؛ جایی که امروزه تنها شش درصد آب‌های کشور در آن مصرف می‌شود. بنابراین هر راه‌حلی که برای تخصیص این منبع کمیاب در نظر بگیریم، حتماً شامل جابه‌جا کردن موارد استفاده از آب، از بخش کشاورزی به مصرف مردمی خواهد بود و این دقیقاً همان کاری است که قیمت‌گذاری مناسب آب انجام می‌دهد…