— فهرست مطالب:
— یادداشت مولف
— علامتدهی و آشکارسازی ترجیحات (بخشی از کتاب)
— تقریظ اساتید اقتصاد بر کتاب بینش اقتصادی برای همه
— لینک خرید کتاب از وبسایت ناشر
***
کتاب بینش اقتصادی برای همه که در واقع جلد دوم از مجموعه اقتصاد برای همه است به تشریح مفاهیم اقتصاد خرد اختصاص دارد. اقتصاد خرد شاید مهمترین و در عین حال فنیترین بخش اقتصاد باشد. درهم تنیدگی آن با ریاضیات موجب شده تا توده مردم و گاه حتی برخی دانش آموختگان رشته اقتصاد نتوانند با این علم ارتباط برقرار کنند اما میتوان ادعا کرد که اقتصاد خرد بیش از آنکه یک حوزه علمی نظیر سایر حوزههای علمی باشد یک نحوه نگرش به جهان و یک اسلوب تحلیل مسائل اجتماعی است. اگر کسی اقتصاد خرد را به خوبی آموزش ببیند، جهان اجتماعی قبل و بعد از آن آموزش در نظرش متفاوت جلوه خواهد کرد.
برای اینکه خوانندگان بتواند به این کارکرد مهم اقتصاد خرد دست یابند، همه ریاضیات موجود در این دانش را کنار گذاشتم و تلاش کردم تنها مفاهیم کاربردی اقتصاد خرد را به سادهترین زبان تشریح کنم. برای اینکه به خوانندگان کمک کنم تا نحوه کاربرد این مفاهیم و اصول فکری را در تحلیل مسائل اجتماعی دریابند، مثالهای متعدد و متنوعی عرضه کردم. هر فصل با سوالات بسیار متنوع و حتی غافلگیر کننده شروع میشود و انتظار میرود افراد بر اساس عقل متعارف پاسخ های مشخصی به آن سوالات دهند. سپس مبانی و اصول خاصی از اقتصاد خرد بیان می شود و نشان داده میشود که به آن سوال بر اساس این اصول میتوان از زوایای دیگری نیز به همان موضوعات نگریست و به این ترتیب شهود و بصیرت جدیدی پیدا کرد. برای خود اینجانب، چنین مواجههای با مثالهای ذکر شده در کتاب موجب فرح و شعف بود و گاه در پوست خود نمیگنجیدم که این مفاهیم ساده اقتصادی چه کاربردهای زیادی میتواند داشته باشد. انتظار و امید دارم که چنین واکنشهایی نیز در حداقل در برخی خوانندگان ایجاد شود. زمانی که کتاب را مینوشتم حدس میزدم وقتی خواننده برخی تحلیلها را بخواند لبخند رضایتبخشی بر لبانش ظاهر شود. گاه غافلگیر شود و تعجب کند که چه زاویه نگاه جدیدی نیز میتواند وجود داشته باشد. گاه با استدلالی روبرو شود که شاید نپسندد و آرزو کند که ای کاش این استدلال غلط باشد! گاه به هیجان درآید و بخواهد مدتی را در مورد موضوع تامل کند تا به یک قضاوت در مورد درستی یا غلطی آن استدلال برسد.
سوالات و مثالها معمولا از حوزه خانواده، سیاست، و جرم و جنایت انتخاب شده اند. به عنوان مثال در کتاب با چنین سوالاتی روبرو میشوید؟
- چرا پادشاهان وزرای بی لیاقت را بر سر کار میآوردند؟
- آیا عملیات انتحاری غیرعقلانی است؟
- آیا حق حضانت بچه باید با پدر باشد یا مادر؟
- آیا ازدواج موقت در شناسنامه ثبت شود؟
- چرا برخی سیاستمداران ساده زیست هستند؟
- چه کار کنیم تا نامزدمان از هدیه های ما بیشتر خوشحال شود؟
- چه کنیم تا فرزندانمان دروغ نگویند؟
- چرا در عروسیها ریخت و پاش حسابی میشود؟
در کتاب تلاش میشود تا با عینک اقتصاد خرد به این موضوعات نگاه کنیم و پاسخ آنها را بیابیم. البته میدانم در کشوری که در ادبیات آن سنت تقبیح عقل حسابگر ریشه طولانی دارد، قطعاً کسانی با استفاده از این رویکرد در تحلیل مسائل اجتماعی مخالف خواهند بود کما اینکه طرح چنین رویکردی در آمریکا نیز ابتدا با مخالفتهایی روبرو شد اما به تدریج توانست موقعیت خود را تثبیت کند. در ایران نیز مطمئن هستم که این رویکرد به دلیل قوت مبنایی نهایتاً جا خواهد افتاد و در کنار دیگر رشتههای علوم اجتماعی کمک خواهد کرد تا تحلیل جامعتری از مسائل اجتماعی عرضه گردد.
نیمه اول کتاب در مورد کارکرد بازار و نیمه دوم به نظریه اقتصادی دولت اختصاص دارد. اگرچه کتابهای اقتصاد خرد به فارسی گاه به اجمال گاه به شکل فنی موضوع شکست بازار و نظریه دولت را مطرح کردهاند ولی شاید این کتاب نخستین کتابی باشد که موضوع نقش دولت در اقتصاد را به زبان غیرفنی به شکل نسبتاً مفصل بررسی میکند. بخشهای پایانی کتاب به معرفی مباحث جدید (بازارهای جورسازی، طراحی سازوکار، اقتصاد رفتاری و اقتصاد آزمونی) اختصاص یافته و رویکردهای انتقادی به عقلانیت اقتصادی معرفی و نقد شده است.
***
وقتیکه ما راهی برای دیدن درون افراد نداریم، ناگزیریم از رفتارها یا گفتههایشان به ترجیحات آنها پی ببریم. در مورد گفتههای افراد این هراس وجود دارد که افراد دروغ بگویند و ترجیحات واقعی خود را بروز ندهند. به همین دلیل اتکا بر گفتههای افراد محل اطمینان نیست و رفتارهای آنها بهشکل درستتری ترجیحات افراد را منعکس میکند، زیرا هزینه رفتار بیشتر از هزینه گفتار و فریب از طریق رفتار سختتر از فریب از طریق گفتار است. در این موارد، اقتصاددانان میگویند رفتارها موجب میشود ترجیحات افراد آشکار گردد.
تعبیر رایجی در میان اقتصاددانان حوزه اقتصاد سیاسی مبنی بر رأیدادن با پا[۱] وجود دارد. این تعبیر را نخستین بار لنین در توصیف سربازانی که از پادگانهای تزار فرار میکردند بهکار گرفت. مقصود از این تعبیر آن است که رفتار افراد بر ترجیحات آنها دلالت دارد. برای نمونه، ممکن است کسانی بگویند که مردم به دولت جدید یا حکومت اعتماد بیبدیلی دارند و این را در گزارشهای خبری تلویزیون اظهار میکنند. صحتوسقم این ادعا را در زمان انصراف از یارانه میتوان ارزیابی کرد. اگر کسی معتقد باشد دولت منابع حاصل از قطع یارانه مستقیم را طبق وعدههای دادهشده هزینه خواهد کرد انگیزه انصراف خواهد داشت، ولی خودداری بیشتر افراد توانمند از انصراف نشان از شدت بیاعتمادی است.
در موارد دیگری نیز این اصطلاح بهکار برده میشود که رایجترین آن جابهجایی کسبوکارها و شرکتها از یک منطقه با شرایط نهچندان خوب به منطقهای است که شرایط بهتری دارد. فارغ از اینکه آیا سازوکار رسمی نظرخواهی یا رأیدهی وجود داشته باشد یا خیر، چنین نقلمکانهایی بهخوبی از آنچه حکایت میکند که در ضمیر فعالان کسبوکار میگذرد. کاربرد دیگر این مسئله در جایزهای است که در جشنوارههای علمی نظیر جشنواره فارابی داده میشود. در جشنواره فارابی به اساتید علوم انسانی که عمری را صرف تحقیق و تدریس کردهاند، صرفاً یک یا دو سکه هدیه داده میشود، اما چند روز پیش از جشنواره سال ۱۳۹۳، به هر ورزشکار عضو کاروان اعزامی ورزش ایران به المپیک لندن بیش از ۵۰ سکه داده شد و درعینحال ورزشکاران از کمبودن تعداد سکهها شکایت داشتند. نکته جالب این بود که رؤسایجمهور و مسئولان کشور در این مواقع همواره از برتری و اهمیت علوم انسانی و جایگاه رفیع دانشمندان این حوزه سخن میگویند، اما علم اقتصاد به ما میآموزد که فارغ از ادعاها، نگرش واقعی سیاستمداران و زمامداران ما به عرصه دانش و علوم انسانی چگونه است.[۲]
معمولاً ما ناگزیریم حدسی از آنچه در ضمیر دیگران میگذرد داشته باشیم. این ضرورت در رفتارهای استراتژیک (راهبردی)، که اقدامات افراد به اقدامات طرفهای مقابل وابسته است، شدیدتر است. گاه یک شخص یا یک طرف تعمداً اقدامی را انجام میدهد تا علامتی[۳] به طرف مقابل دهد که قصد و ترجیح واقعی او چیست. طرف مقابل با دریافت و تحلیل این علامت، حدس اولیه خود را از روحیات و ترجیحات طرف مقابل بهنگام میکند. در فصلهای آینده در مورد رفتارهای استراتژیک بهتفصیل صحبت میشود، اما برای روشنشدن موضوع کافی است به یک مثال سیاسی توجه کنیم. محمود احمدینژاد در معرفی وزرای کابینه اختلافنظر جدی با مجلس داشت. پس از آنکه برخی از کاندیداهای پیشنهادی او در مرتبه اول معرفی به مجلس رأی نیاوردند، اقدام ایشان معرفی کسانی بود که – درست یا غلط – از دید نمایندگان مجلس بهطریقاولی صلاحیت نداشتند. چنین اقدامی این علامت را به طرف مقابل میفرستاد که حاضر به کوتاهآمدن بر سر این موضوع نیست و در این مواقع موضعی سرسخت خواهد داشت. مجلسیها نیز بهتدریج این علامت را دریافت کردند و گاه که با عملکرد ضعیف وزرا روبهرو میشدند از انجام استیضاح اکراه داشتند، زیرا حدس میزدند دولت بهجای وزیر وقت، وزیر بهمراتب بدتری پیشنهاد خواهد کرد.
در مورد سؤال ابتدای فصل که چرا در دیدوبازدیدها و احوالپرسیهای دوستانه و خانوادگی بسیاری از بازاریهای تهران و اهالی کسبوکار همواره از وضع بد بازار شکایت دارند، باز هم باید از همین چهارچوب استفاده کرد. شکایت آنها از وضع بد بازار را نباید حمل بر واقع نمود؛ زیرا در بیشتر مواقع شکایت میکنند؛ حتی وقتیکه وضع اقتصاد خیلی خوب است و همه بازارها رونق دارند. آنها اگر خیلی منصف باشند میگویند بله، در گذشته وضع خوب بود، ولی اکنون بازار نامساعد است. شکایتشان در واقع این علامت را به مخاطب میرساند که سود چندانی در کسبوکار آنها نیست تا مبادا مخاطب بخواهد به عرصه کارشان وارد شود و آنها را با رقابت بیشتری مواجه کند. گاه انگیزه آنها از این اظهارات این است که توقع کمک مالی در نزدیکان و اطرافیان ایجاد نشود. اینکه بسیاری از اهالی کسبوکار فعالیتشان سود زیادی دارد، اما زندگی معمولی خود را حفظ میکنند تنها بهدلیل زهد و دنیاگریزی آنها نیست، بلکه گاه ترجیح میدهند این علامت را به دیگران برسانند که پول زیادی در کسبوکارشان نیست تا دیگران به طمع ورود به آن شغل نیفتند. در مقابل، برخی بر داشتن ماشین لوکس، حتی به بهای داشتن خانهای محقر و اجارهای، اصرار دارند زیرا میخواهند این علامت را به دیگران منتقل کنند که از قابلیت و توانمندی زیادی برخوردارند که بابت آن ثروت زیادی کسب کردهاند. در واقع آنها میخواهند با این کار اعتماد مخاطبان و مشتریان را به توانمندی خود جلب کنند.
همانگونه که مشاهده میشود، زندگی ما سرشار از نمونههایی است که در آن به دیگران علامتهایی میفرستیم تا ترجیحات خود را بهشکل خاصی عرضه کنیم. مسئله اساسی این است که این علامتها باید بهگونهای ارائه شود که باورپذیر باشد و احساس نشود که از روی فریبکاری عنوان شده است. مثلاً محمود احمدینژاد گاه حاضر بود روی اقدام خود، حتی اگر بهزیانش باشد، ایستادگی کند تا اعتبار علامت وی مبنی بر سرسختی در تصمیمات باورپذیر شود و دیگران در تصمیمات آتیشان در قبال او این عامل را در نظر بگیرند. مثال دیگر بانک مرکزی است. بانک مرکزی مؤسسات مالی غیرمجاز را تهدید میکند که باید قانونی شوند و با نظارت بانک مرکزی عمل کنند تا بتوانند از حمایت آن برخوردار شوند. این تهدید زمانی جدی گرفته میشود که وقتی یک مؤسسه مالی غیرمجاز گرفتار کمبود منابع شد و ورشکست گردید، بانک مرکزی با فشار اجتماعی سپردهگذاران تسلیم نشود و اجازه دهد عدهای زیان ببینند. در غیر اینصورت، سایر مؤسسات مالی غیرمجاز علامت ارسالی بانک مرکزی را معتبر قلمداد نخواهند کرد و به فعالیت خود در خارج از چهارچوبهای نظارتی ادامه خواهند داد.
در مثال هزینههای عروسی نیز همین تحلیل کارگر است. معمولاً ازدواج برای دختران ایرانی ریسک بسیار زیادی دارد و با وجود انجام مراسم خواستگاری همراه با حضور خانواده، این نگرانی در طرف مقابل هست که آیا فرد خواستگار واقعاً تمایل به دختر دارد تا حدی که یکعمر بهپای او بنشیند؟ این نگرانی در سمت خانواده دختر است که پسر پس از چندی از نظرش منصرف شود و قرار و وعدهها را بر هم بزند. حضور خانواده پسر در مراسم خواستگاری تا حدی برای رفع این نگرانی است، اما شاید نتواند آن را بهطور کامل رفع کند. هزینهکردن برای مراسم عروسی این علامت را به خانواده دختر میدهد که خانواده پسر کار را بسیار جدی گرفته است و معمولاً در سطحی هزینه میشود که امکان تکرار چندباره آن بهسادگی برای خانوادهها میسر نیست. بنابراین، ریختوپاش در مراسم عروسی از سوی خانواده داماد صرفاً برای تفاخر یا چشموهمچشمی نیست، بلکه یک کارکرد مهم دارد و آن انتقال این پیام به خانواده دختر است که پسر آنها واقعاً دختر را میخواهد و خانواده پسر بابت تصمیمی که گرفتهاند حاضرند هزینه زیادی بپردازند. شاید بتوان هزینهای را که خانواده دختر بابت جهیزیه پرداخت میکند نیز تا حدودی با همین استدلال توجیه کرد. با توجه به اینکه در فرهنگ و عرف رایج، هر پسر با قبول ازدواج تعهد مالی نسبتاً زیادی میپذیرد، این نگرانی وجود دارد که ازدواج بهانهای برای کلاهبرداری مالی باشد و دختری که وارد زندگی میشود واقعاً عزم زندگی خانوادگی نداشته باشد. خرید جهیزیه و پرداخت هزینه زیاد روی آن این علامت را به خانواده پسر میفرستد که خانواده دختر و شخص دختر در ایجاد یک زندگی جدید جدی است و اراده جدی برای تشکیل خانواده وجود دارد.
[۱] foot voting (voting by foot)
[۲] البته این به آن معنی نیست که همیشه و همهجا قدرشناسی بیشتر با پرداخت جایزه نقدی بیشتر همراه باشد.
[۳] signal
***
تقریظ اساتید اقتصاد بر کتاب بینش اقتصادی برای همه
دکتر فرهاد نیلی، نماینده ایران در بانک جهانی و رئیس پیشین پژوهشکده پولی و بانکی:
این کتاب سیری گزیده، ساده شده، پُرمثال و خواندنی از اقتصاد خرد است که به همت دکترعلی سرزعیم نگاشته شده است. کتابی خواندنی برای کسانی که به نوشیدن جرعهای از دریای اقتصاد علاقهمندند، اما آمادگی لازم یا حوصله شناکردن در این بحر عمیق را ندارند. دوست دارم فرصتی دست دهد تا مباحث این کتاب را در کلاس آشنایی با اقتصاد خرد با دانشجویان غیر از رشته اقتصاد بحث کنم.
دکتر مجتبی قاسمی، استاد حقوق و اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی:
مفاهیم اقتصاد خرد به زبانی ساده و شیوا با مثال های بسیار جالب و کاربردی: به معنای واقعی اقتصاد خرد برای همه
دکتر مهدی فیضی، استاد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد:
فصلهای ابتدایی این کتاب اصول اقتصاد خرد را به زبانی ساده و غیرفنی و با مثالهایی ملموس بیان میکند و در فصلهای بعدی به شاخههای جدیدتری مانند اقتصاد رفتاری و اقتصاد آزمایشگاهی میپردازد که در کمتر کتاب تالیفی به آنها پرداخته شده است. از این رو جلد دوم «اقتصاد برای همه» بهترین کتابی است که در زبان فارسی برای آشنایی مخاطبین غیرتخصصی با مبانی اقتصاد خرد میشناسم و جای آن در میان کتابهایی از این دست کاملاً خالی بود.
دکتر جعفر خیرخواهان، مترجم و پژوهشگر اقتصاد:
سادهنویسی و کوتاهنویسی در کنار پرداختن به موضوعاتی که همه ما هر روز با آنها روبرو میشویم اما از لنز یک اقتصاددان به آنها نگاه نمیکنیم یا شاهد آوردن از خاطرات دو سه دهه گذشته و پاسخدادن به دلایل رفتار مردم در واکنش به انگیزهها مطابق با منطق اقتصادی و قاعده هزینه و فایده، کتاب بینش اقتصادی برای همه را مانند یک رمان خواندنی کرده بود بدون اینکه خستگی بر خواننده چیره شود.
دکتر علی حیدری خسرو، دانشجوی دکترای دانشگاه ایلی نوی، آمریکا:
کتاب اقتصاد برای همه سه ویژگی بارز دارد که آنرا از سایر کتابها متمایز میکند اول اینکه به زبانی ساده و روان نوشته شده تا قابل استفاده قشر وسیعی از مردم باشد، دوم اینکه پایبند به یافته های کلاسیک و جدید علم اقتصاد است، و سوم اینکه مسائل مبتلابه اقتصاد امروز ایران را هدف بررسی و موشکافی قرار داده است. کتاب اقتصاد برای همه دکتر سرزعیم، با زبانی ساده و روان، مسائل مبتلابه امروز اقتصاد ایران را موشکافی و تبیین کرده است و در عین پایبندی به یافته های کلاسیک و جدید علم اقتصاد پایبند بوده است. کاری که کمتر میتوان در میان آثار مرتبط با اقتصاد ایران میتوان یافت.