— این مطلب بدوا در شماره اول اسفند هفتهنامه تجارت فردا بچاپ رسیده است.
به نظر میرسد در چند ماه اخیر با افزایش اقبال عمومی به ارزهای رمزنگاریشده توجه مسوولان نیز به این موضوع جلب شده و بازار ارز رمزنگاریشده متمرکز دولتی ناگهان بین دیوانسالاران چهارگوشه دنیا حسابی گرم شده است. از یکسو عدهای بیتکوین و دیگر ارزهای رمزنگاریشده را راه نجات از شرایط جاری میدانند و از سوی دیگر بیم آن میرود که امروز و فردا بزرگواران در بانک مرکزی مُد جدید را بهانه کرده و با انتشار ریال رمزنگاریشده برگی دیگر به کارنامه درخشان آن نهاد موفق بیفزایند.
ونزوئلا تا چند روز دیگر (۲۰ فوریه) واحد پول رسمی رمزنگاریشدهاش۱، پترو، را معرفی خواهد کرد. (با وپترو خودمان اشتباه نشود.) لیکن پترو هیچکدام از مشکلات عدیده آن کشور را حل نخواهد کرد. تنها فایده پترو این خواهد بود که دولت به واسطهاش قادر میشود کمی بیشتر قرض بالا بیاورد. خب البته قرض گرفتن بیشتر در شرایط ورشکستگی معمولاً سیاست راهگشایی نیست. گذشته از ونزوئلا خیلیها این روزها ادعا میکنند که چگونه پولهای الکترونیک قرار است نظم نوینی پدید آورده و دنیا را زیرورو کند. واقعیت خیلی سادهتر از این حرفهاست؛ بیتکوین یا یک ارز رمزنگاریشده با طعم نو هیچکدام از مشکلات پولی متعارف دولتها را حل نخواهد کرد.
یکی از توجیهات مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، در دفاع از پترو دور زدن تحریمهای آمریکاست. درست است که پولهای رمزنگاریشده برای دور زدن تحریمها مفید هستند چنانکه، بین خودمان بماند، در ایران مدتهاست از بیتکوین برای دور زدن تحریمهای آمریکا استفاده کردهایم و مسوولان و تجار را به ظرفیتهای بالقوه آن توجه دادهایم. اما در مورد ونزوئلا این موضوع آدرس غلطدادن است.
میدانیم که سیاستمداران همواره علاقهمند هستند دیگران را برای نتایج فاجعهبار سیاستهای غلط سرزنش کنند. چه کسی بهتر از دشمن ملی ونزوئلا، ایالات متحده، که در سراسر دنیا منفور کمابیش همگان است؟ مادورو تحریمهای آمریکا را عامل قریب به اتفاق مشکلات اقتصادی این کشور میداند. واقعیت آن است که عمده مشکلات ونزوئلا نتیجه سیاستهای غلط چاوزیستها و میوه درخت پوسیده سوسیالیسم است. بعضی از خوانندگان «تجارت فردا» به خاطر دارند که چند سال پیش فرصتی فراهم آمد تا از تعدادی از اقتصاددانان بزرگ دنیا راجع به وضعیت ایران بپرسیم. جملگی اتفاق نظر داشتند که تاثیر تحریم داخلی و سیاستهای دولت بهمراتب بیش از تحریمهای بینالمللی بوده است. در مورد ونزوئلا هم جز این نیست.
اما حتی اگر تنها مشکل ونزوئلا تحریمهای آمریکا بود چنانکه در ادامه توضیح خواهیم داد، برای استفاده از فناوری ارز رمزنگاریشده نیازی به اختراع و ضرب پترو وجود نداشت. موضوع این است که دولت ونزوئلا امیدوار است بتواند بسیاری از مشکلات پولیاش را با ضرب پترو حل کند. غافل از آنکه وقتی یک دولت پولی منتشر میکند، مهم نیست که اسمش را چه بگذارند و روی کاغذ یا بهصورت سکه یا الکترونیک و رمزنگاریشده ضربش کنند. تفاوتی در ارزش پول وجود نخواهد داشت؛ مقدار مالیات و درآمد آتی دولت با تغییر نام و شکل پول عوض نشده است. بهعنوان مثال بولیوار ونزوئلا در حال حاضر بیارزش است. اگر علاوه بر شکل کاغذی، پترو هم عرضه شود صرفاً حجم نقدینگی افزایش یافته و عملاً نهتنها کمکی به ارزش یافتن بولیوار نخواهد کرد که همین ارزش فعلی را اگر بشود اسمش را ارزش گذاشت، نیز کاهش خواهد داد.
ارز رمزنگاریشده در انحصار دولت؟
صحبت از ارزهای رمزنگاریشده که پیش میآید نخستین و شاید مهمترین ویژگیای که به ذهن میرسد غیرمتمرکز بودن این ارزهاست. اما در نمونههایی نظیر ونزوئلا و روسیه، عرضه ارز رمزنگاریشده در انحصار دولت خواهد بود. به عبارتی دیوانسالاران در این دولتها احتمالاً با خود گفتهاند بهترین راه کنترل ارزهای رمزنگاریشده این است که خودمان یکی از آنها را رسماً منتشر و باقی را غیرقانونی اعلام کنیم؛ فکری که اطمینان دارم اکنون در سر نوابغ بانک مرکزی خودمان هم هست.
بله، برای من و شما ارزهای رمزنگاریشده ممکن است کاربردهای بالقوه فراوانی داشته باشد. البته باید اعتراف کنیم که این کاربردها فعلاً بالقوه است و معلوم نیست چقدر عملی شده یا نزد مردم محبوبیت پیدا کند ولی مسلم است عمده ظرفیتهای ارز رمزنگاریشده نتیجه غیرمتمرکز بودن آن است.
اخیراً جفری تاکر، اقتصاددان سرشناسی که خیلی از شبکههای تلویزیونی تحلیلهایش را راجع به ارزهای رمزنگاریشده پخش میکنند، در مصاحبهای ادعا کرد اگر روسیه که اکنون در حال بررسی انتشار ارز رمزنگاریشده ملی است، از ایجاد محدودیت بر بیتکوین دست برداشته و بگذارد نوآوری در بازار اتفاق بیفتد میتواند یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا شود.
این ادعا با قدری اغراق همراه است و نمیشود واقعاً آن را جدی گرفت. این صحیح است که کریپتو میتواند خیلی از موانع موجود برای روبل و کنترل دولتی روی آن را دور بزند اما اقتصاد روسیه مدتهاست بهصورت موازی از ارز دیگری استفاده کرده است؛ دلار آمریکا. استفاده از دلار اقتصاد روسیه را ثروتمندترین کشور نکرده است. هرچند به هر حال در افزایش ثروت کشور بیتاثیر نبوده و بدون استفاده از دلار وضع روسیه از آنچه هست بدتر میبود. از اینرو تعدد ارزها، رمزنگاریشده یا نشده، لزوماً منجر به ثروتمند شدن نخواهد شد.
در غیاب ارزهای متعارف، یک ارز رمزنگاریشده مثل بیتکوین میتوانست مصرف ذخیره ارزش پیدا کند؛ واسطهای که میتوانستیم برای خرید و فروش از آن استفاده کنیم. چهبسا در صورت ادامه وضعیت فعلی ریال روزی مجبور به این کار بشویم. منتها در حال حاضر ارزهای متعارف این نقش را بهخوبی ایفا میکنند. وقتی یک ارز ملی قادر به برآورده کردن انتظارات نیست مردم از دیگر ارزهای متعارف استفاده میکنند. مثلاً در لبنان استفاده از دلار آمریکا در خریدوفروش روزمره امری عادی تلقی میشود. پس استفاده از یک ارز ثانویه بالقوه مزایایی دارد اما واقعاً چیزی را عوض نمیکند. اینطور نیست که بهعوض فلان ارز از ارز دیگر استفاده کنیم و کشور ثروتمند شود. این موضوع در مورد بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاریشده هم صادق است. نمونه اکوادور نشان میدهد که در صورت عدم توانایی دولت در مدیریت پول ملی بیتکوین میتواند سودمند باشد اما آنجا هم این سودمندی محدود است.
متاسفانه برای دوستداران ارزهای رمزنگاریشده خبر بد دیگری هم داریم. اصلاً هر چه تا اینجا گفتیم را برای لحظهای فراموش کنید و فرض بگیرید که این ارزها شگفتانگیز هستند و میتوانند تمام مشکلات پولی ما را حل کنند. هرچند حل مشکلات پولی کشور با دانش روز اصولاً کار سختی نیست و تنها کمی شجاعت سیاسی میطلبد. کافی است زیادی پول چاپ نکنیم و نرخ سود معقول و بازاریافته داشته باشیم. والسلام. موضوع این است که مشکلات پولی، بخش بسیار کوچکی از مشکلات اقتصادی پیش روی ماست. بهعنوان نمونه، اصلاح ساختاری پول نتایج فاجعهبار ناشی از تلاش برای برنامهریزی متمرکز اقتصاد را تغییر نخواهد داد. آسیب وارده به کشور در نتیجه محدودیتهای مبادله با دنیا را جبران نخواهد کرد. تغییر مسیر منابع اقتصادی به پروژههای فرمایشی را اصلاح نخواهد کرد. تحریمهای سیاسی را حل نخواهد کرد و…. یک ارز رمزنگاریشده نهایتاً تنها یک ارز است و هیچ مشکل غیرپولیای را حل نمیکند. در تاریخ اقتصاد نمونه جالبی وجود دارد که شاید شرح آن در اینجا مفید باشد. در جمهوری وایمار (آلمان ۱۹۳۳-۱۹۱۹) تورم بزرگ با ضرب یک ارز جدید حل شد؛ ارزی که قابل اعتماد بود و در آن دولت ماشینهای چاپ اسکناس را برای همیشه روشن نگذاشته بود. نام این ارز «رنتنمارک» بود. طبق قانون چاپ رنتنمارک محدود شده بود به مقدار مالیات جمعآوریشده از مایملک. یک ارز رمزنگاریشده مثل بیتکوین بالقوه میتواند طوری طراحی شود که محدودیت سختی از این جنس داشته باشد تا دولت نتواند در ضرب آن زیادهروی کند.
نهایتاً اینکه خیر، حرف ما این نیست که ارزهای الکترونیک ایده خوبی نیستند. به قول فرنگیها «هیات منصفه هنوز برای صدور رای برنگشته» و موفقیت و شکست آنها در این مقطع معلوم نیست. آنچه مسلم است درسهای زیادی برای یاد گرفتن و آزمودن پیش رو است. موضوع اصلی این است که این فناوریهای نوین برای دولتها مصارف جدید زیادی ندارند.