چریک یا تروریست؟! مساله این است

ایلیچ رامیرز سانچز دو برادر داشت. برادر بزرگتر ولادیمیر بود و برادر کوچکتر لنین*! این اسمها که در ونزوئلا غریب به نظر می رسید حکایت از آرزوی وکیلِ مارکسیست-لنینیستی داشت که سه پسر داشت. از دوتایشان آبی گرم نشد اما ایلیچ دست به کار شد. به دانشگاه پاتریس لومومبا در شوروی رفت اما نتوانست درسش را تمام کند و اخراج شد و به سازمان آزادی بخش فلسطین پیوست. سازمان آزادی بخش فلسطین، سازمانی مارکسیست-لنینیست بود که با اسرائیل می جگنید. همان جا بود که به خاطر ریشه آمریکای لاتینیش نام مستعار کارلوس را برایش انتخاب کردند. در سپتامبر سیاه که درگیری نیروهای فلسطینی با ارتش اردن اتفاق افتاد، بسیار خوب جنگید و توانست خودش را در سازمان و میان مبارزین فلسطینی تثبیت کند. بعد به لندن رفت و در عملیاتهای کوچکی شرکت کرد، در پاریس شناسایی شد ولی توانست فرار کند و خودش را به بیروت برساند. همان جا بود که طرح عملیات بزرگ شکل گرفت، حمله به جلسه اوپک در وین. کارلوس رهبری عملیات را برعهده گرفت و توانست ۲۰ وزیر نفت از جمله جمشید آموزگار و زکی یمانی وزیر نفت عربستان را به گروگان بگیرد و به الجزایر ببرد. گروگانها نهایتا در مقابل پول آزاد شدند. مقدار باج دریافتی از ۱۰ تا ۴۰ میلیون دلار در منابع مختلف گزارش شده. پس از پایان یافتن ماجرا،سازمان آزادی بخش کارلوس را به دلیل سرپیچی از دستور اعدام آموزگار و یمانی و گرفتن باج اخراج کرد. کارلوس اما ناامید نشد و سعی کرد گروه چریکی خودش را ایجاد کند. از ارتباطاتش با قذافی، صدام حسین، کا گ ب و اشتازی صحبتهایی بود. عملیاتها در اروپا آغاز شد. عملیاتهایی که در مقایسه با عملیات اوپک بیشتر شبیه ترقه بازی بودند. تا اینکه در ۱۹۸۲ دوست دختر آلمانیش ماگنولیا کوپ به همراه یک نفر دیگر در حالیکه در ماشینشان مواد منفجره پیدا شد، در پاریس دستگیر شدند. بعد از آن فرانسه هدف اصلی حملات قرار گرفت، یک رشته حملات تروریستی که منجر به زخمی و کشته شدن ده ها شهروند عادی شد. حملاتی که به ادعای دولت فرانسه انگیزه شخصی داشت، عشق کارلوس به ماگنولیا. خودش اما به مطبوعات انگیزه حملات را انتقامِ حمله هوایی فرانسه به مرکز آموزشی PFLP در لبنان اعلام کرد. ماگنولیا به ۴ سال زندان محکوم شد اما پس از گذران بیش از ۳ سال زندان به دلیل رفتار مناسب، آزاد و به آلمان برگردانده شد. کارلوس اما در سوریه منتظر بود.انتظاری که زیاد طول نکشید. ماگنولیا و کارلوس در سال ۱۹۸۵ در سوریه با هم ازدواج کردند. آن دو یک سال بعد دختردار شدند و تا سال ۹۰ در دمشق زندگی کردند. سال ۹۰ سوریه که متحد آمریکا در جنگ خلیج فارس شده بود آنها را از کشور اخراج کرد.آنها ابتدا به لیبی رفتند، وقتی پذیرفته نشدند مجبور شدند دوباره برای مدت کوتاهی به سوریه برگردند. کارلوس به خارطوم رفت و ماگنولیا به همراه دخترش راهی ونزوئلا شد. چند ماه بعد ماگنولیا شناسایی شد و به آلمان رفت و از سیاست کناره گرفت تا دختر کارلوس را بزرگ کند. در سال ۹۴ دولت سودان نهایتا کارلوس را فروخت. معروف است وقتیکه کارلوس برای یک عمل جراحی بیهوش در بیمارستان بود توسط پلیس فرانسه دستگیر و به فرانسه منتقل شد. در سال ۹۷ کارلوس محاکمه و به حبس ابد محکوم شد. در ۲۰۰۱ مسلمان شد و با وکیل فرانسویش ازدواج کرد. در سال ۲۰۰۳ نوشته هایش در زندان را به نام اسلام سیاسی منتشر کرد و  از  اسامه بن لادن و حملات یازده سپتامبر حمایت کرد. هوگو چاوز در سال ۲۰۰۶ در یکی از جلسات اوپک از او با عنوان “دوست خوب” یاد کرد. این اولین و آخرین بار نبود که هوگو چاوز پشت کارلوس در آمده بود. در سال ۲۰۰۹ دولت فرانسه سفیر ونزوئلا را احضار کرد چون چاوز گفته بود به نظر او کارلوس به ناحق محکوم شده و در زندان است. از سال ۲۰۰۷ به بعد کارلوس چند بار دیگر در فرانسه دادگاهی شد که با اعتراضاتی در کاراکاس مواجه گشت و تلویزیونها ولادیمیر رامیرز برادر کوچکترش در حال اعتراض به احکام دادگاهها نشان دادند و با پدرش مصاحبه کردند. در آخرین دادگاه در مارچ ۲۰۱۷ کارلوس دوباره محکوم به حبس ابد شد و الآن در ۷۰ سالگی هنوز در زندان است.

اما تنها برخورد ایلیچ رامیرز سانچز معروف به کارلوس شغال با ایران مربوط به گروگانگیری جمشید آموزگار نبود. در سال ۱۳۵۸ وقتی آیت الله خلخالی حکم اعدام شاه را غیابی صادر کرد، نام کارلوس دوباره در ایران شنیده شد. شایعه شد کارلوس برای ترور شاه اعلام آمادگی کرده، روزنامه ها از مذاکره و پرداخت پول هم نوشتند. حتی از اقدام ناموفق او هم صحبت به میان آمد.

اینکه این چریکِ تنها یا تروریست بین المللی، این مرد عاشق یا زن باره، این آرمان گرای راسخ یا روانیِ شیفته توجه رسانه ها روزگاری واقعا به دنبال کشتن شاه بوده هنوز در هاله ای از ابهام است همان طور که هیچ وقت مشخص نشد آیا  شاه با تقاضای پول هیئتی که در سال ۱۹۷۶ برای پیشنهادِ کشتن کارلوس به تهران سفر کردند موافقت کرد یا نه.

 

* اسم کامل لنین، ولادیمیر ایلیچ لنین بوده است.