برآمده از کنش آدمی؛ اما نه محصول طرحریزی او
هیچ پادشاهی هیچ زمانی هیچ هیأتی از فرزانگان و بزرگان را مأموریت نداده است که دور هم بنشینند و با رایزنی با هم زبان فارسی را طراحی و خلق کنند، با این هدف که روزی چون منی بتواند ایدههای ذهن خود را در قالب واژگانی فارسی به دیگری منتقل کند. زبان فارسی محصول طراحی بشری نیست، ولی محصول کنش بشری هست. نظم زبان فارسی ساختهوپرداختهی هیچ ناظمی نیست، مصنوع نیست، اما به رغم غیاب هرگونه طرحریزی اندیشیدهی یک ناظم هدفمند موجودیت یافته است. چگونه؟ خودانگیخته و خودجوش.