نجات بهرامی

هربرت اسپنسر، اعجوبه ای ناشناخته

انسانی بسیار جدی و بیزار از رفتارهای رمانتیک و بیگانه با شعر و احساس که نوشته ها و دیدگاههایش بخش مهمی از عصر ویکتوریا در انگلستان را تحت تاثیر قرار داده بود. او پا به پای داروین و متاثر از افرادی چون لامارک در تدوین و تشریح نظریه تکامل کوشید. چهره هربرت اسپنسر به عنوان مبدع این نظریه بعدها در سایه شهرت داروین تا حدودی در سایه قرار گرفت و کم رنگ شد و این در حالی است که به اعتراف خودِ داروین، این نظریه مختصِ اسپنسر است و داروین در واقع نظریه انتخاب طبیعی را در ارتباط با تداوم و بقای گونه های زیستی مطرح کرده است و خود نیز نظریه اسپنسر را برتر و بهتر از آن می دانست. اما شکی نیست که این دو اندیشمند و دانشمند بزرگ تاثیرات متقابلی بر مطالعات و نگرشهای یکدیگر داشته اند و به عنوان مثال مطالعه و پژوهش اسپنسر در تحول و فرگشت نهادهای اجتماعی، پس از انتشار کتاب تکامل انواع داروین، شتاب بیشتری گرفته و وی با انگیزه بالاتری بر این موضوع متمرکز شده است. همین نظریه بقای اصلح در نگاه او به موضوعات اجتماعی و سیاسی تاثیر شگرفی داشت و با استناد به آن به تلاش دولت و قانونگذاران برای تصویب طرحهای مرتبط با حمایت از فقرا و نیازمندان حمله می کرد.

توسعه و بازار در برابر پوپولیسم: نگاهی به تجربه شیلی

این کتاب با مقدمه ای کوتاه از نویسنده در انتقاد از رویکرد روشنفکران در ارتباط با حوادث شیلی در نیمه دوم قرن بیستم آغاز می شود و بر این نکته تاکید می کند که منتقدان هیچگاه متعرض سیاستهای غلط سالوادور آلنده نشدند و از ماجرای شیلی دوگانه خیر و شر ساختند:
اکثر مدافعان آلنده با استناد به انتخابات سال ۱۹۷۰ آلنده را فردی دموکرات و دولت وی را برآمده از یک انتخابات دموکراتیک می نامند اما به اقدامات ضد دموکراتیک آلنده که از فردای انتخاب وی آغاز شد، اشاره ای نمی کنند. در همایش های حزب مدافع آلنده نیز به صراحت بر عبور از قانون اساسی و تضاد دموکراسی با برنامه ها و اهداف حزب تاکید می شد و دموکراسی را تنها ابزاری برای به چنگ آوردن قدرت به منظور اجرای برنامه های سوسیالیستی تعبیر می کردند…