مقررات ساختوساز چه گلی به سر تمدن ما زده؟
گاهی هست که چیزی در تاریخ میبینی که تو را به اعجاب میآورد. منظورم آن لحظهای است که با خود میگویی: «وه! این قدیمیها چه کارهایی بلد بودند ها!» مثل وقتی که چیزی دربارهی اهرام ثلاثهی مصر، باغهای معلق بابل، یا قنات ایرانی میشنوی. چند روز پیش، سردبیر بورژوا، بعد از دیدن تصاویری بسیار زیبا از بادگیرهای ایرانی که به راستی شاهکارهایی در مهندسی هستند، شاید در یکی از همین لحظات اعجاب، از من پرسید: «به نظرت قوانین و مقررات ساخت و ساز و الزامات زیستمحیطی آن دوره چه بوده که چنین شاهکاری خلق کردهاند؟» شاید کنایه میزد، چرا که الزامات قانونی بجز بستن دست و پای مبتکران و مخترعان، گلی به جمال تاریخ تمدن نزده. منتها من با خودم فکر کردم حالا که این بادگیرها این چنین اختراع شگفتانگیزی بوده و این قدر سطح رفاه و آسایش مردم زمان خود را بالا میبردهاند، و حالا که نگاه به زندگی مردم آن زمان نشان میدهد بجز عدهی قلیلی از ثروتمندان، باقی مردم از مواهب این نعمت بینصیب بودهاند، بد نیست کمیتهای تشکیل بدهیم و با پیشنهاد یک سری الزامات قانونی ساخت و ساز برای ایرانیان باستان، گامی برداریم در راستای رفاه و آسایش پدرانمان در خاک پاک ایرانزمین. به همین جهت، با هماهنگی اتحادیهی مقرراتنویسان مواجب بگیر، کمیتهی تدوین مقررات احداث بادگیر را تشکیل داده، نخستین نسخهی «مقررات پیشنهادی برای الزامات ساخت و ساز بادگیر در پهنههای روستایی و شهری ایران باستان» را تدوین کردهایم. نیت ما چیزی نیست بحز رفاه، آسایش و سلامت همهی مردم؛ لذا از همهی شاهان و قانونگذاران تاریخ ایران و سرزمینهای وابسته و همبسته، از حمورابی و دیااکو تا زمان اختراع تهویهی مطبوع در قرن بیستم، استدعا داریم با پیگیری التزام اجرایی این مقررات در آسایش و رفاه شهروندان خود بکوشند. از آن جا که تامین سلامت و رفاه شهروندان (ولو به زور) از اهم واجبات است، در تدوین این مقررات البته تا حدی که تکنولوژی ساخت و ساز دوران باستان اجازه میدهد، از دستاوردهای علوم نوین هم استفاده کردهایم.