نویسنده میهمان

زمانی که امید به مانع تبدیل می‌شود

هرگز در تاریخ بشر امید قوی‌تر از انسان نبوده و در عین حال هیچوقت اینقدر به انسان صدمه نزده، همانند آنچه که در این جنگ و در این اردوگاه کار اجباری به بار آورده است. هیچ‌وقت بهمان یاد نداند از امید دست بکشیم و دقیقا به همین دلیل است که امروز در اتاق‌های گاز تلف می‌شویم.
برای هانا آرنت، امید مانعی خطرناک بر سر کنش‌های شجاعانه بود. در عصر تاریکی، معجزه نجات‌بخش جهان کنشمند بودن است.

جوک در نقش ناجی: شوخی در دوران استالین

هر جوکی که عیب‌جویی از نظم سیاسی شوروی بود، به سرعت برابر با خیانت به حساب ‌آمد. از میانه دهه ۱۹۳۰ به بعد، رژیم دیگر شوخی سیاسی را ویروسی سمی با قدرت سم پراکنی در شریان‌‌های کشور دید. بنا بر دستورالعمل منتشر شده‌ای در مارس ۱۹۳۵، جوک سیاسی گفتن از این پس به خطرناکی افشای اسرار حکومت تلقی گردید –در واقع آنقدر خطرناک و مسری که حتی در اسناد دادگاهی از اشاره به آنها اجتناب می‌شد. فقط وفادارترین آپاراتچیک‌ها (اعضای حزب کمونیست) اجازه داشتند از محتوای این بزه‌های فکری مطلع باشند و گاهی جوک‌گوها بدون آنکه حرفهایشان حتی در محاکمه رسمی ثبت شوند، تحت پیگرد قانونی قرار می‌گرفتند.
در دهه ۱۹۸۰، جوک‌های سیاسی شوروی آنچنان محبوبیت یافته بود که حتی رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده عاشق به یاد آوردن و بازگویی آنها بود. اما چرا پنجاه سال پیش در حکومت بی‌رحم و پارانوئیدی استالین، مردم جوک‌هایی برای به تمسخر گرفتن نظام شوروی و رهبرانش برای هم تعریف می‌کردند در حالی که می‌دانستند ممکن است کمیساریای خلق در امور داخلی (NKVD) –پلیس امنیت حکومت– در خانه‌شان را بشکند و کشان کشان آنها را ببرد و شاید هرگز برنگردند؟

سوسیالیسم بزرگ ترین تهدید برای محیط زیست

همیشه در پروپاگاندای رسانه های متعلق به جریان چپ و کسانی که دغدغه ی محافظت از محیط زیست را با خود یدک میکشند، متهم اصلی تخریب محیط زیست و مشکلات اقلیمی را «سرمایه داری» معرفی میکنند. آنها در هیاهوهای رسانه ای خود همیشه به دنبال وضع قوانینی محدودکننده به بهانه محافظت از محیط زیست بوده اند. قوانینی که نه تنها سبب بهبود شرایط نمیشود بلکه وضع را بدتر نیز میکند. در مقاله زیر، دانیل لکل استدلال میکند که اگر به دنبال بهبود شرایط زیست محیطی هستیم، راهی جز سرمایه گذاری بیشتر برای دست یابی به تکنولوژی های جدیدتر وجود ندارد.

موری راثبارد، اقتصاددان شهیر مکتب اتریش، معتقد است، در مواجهه با مشکلات سیاسی و اقتصادی در جامعه، دو راه بیشتر وجود ندارد: «راه نخست، گزینش آزادانه و داوطلبانه است که در بطن بازار وجود دارد و دیگری، اجبار و دیکته کردن که روش دولت است.»

کارآفرینی چیست؟

اگر از بیشتر مردم دیدگاه‌شان را در مورد کارآفرینی بپرسید، احتمالا از کلماتی مانند «کسب‌وکار کوچک» یا «نوآوری» استفاده می‌کنند یا کارآفرینی را این‌گونه توصیف می‌کنند:«کار کردن برای خود.» بعضی‌ها ممکن است از این‌سطح فراتر بروند و تصویری جسورانه از یک پایه‌گذار در سیلیکون‌ولی ترسیم کنند که با جرئت به استقبال ریسک‌ها و می‌رود و بدون خستگی از پس چالش‌ها برمی‌آید.
برای دیگران، کارآفرین یک شورشی با روح آزاد است که راه خود را در دنیای کسب‌وکار ایجاد می‌کند. همه‌ی این‌ها به رنگ‌آمیزی تابلوی کارآفرینی کمک می‌کنند ولی تصویر کاملی از مفهوم کارآفرینی ارائه نمی‌دهند.
بنابراین، می‌رسیم به سوال «کارآفرینی چیست؟»
به زبان ساده، کارآفرینی کوششی برای ساختن، صاحب شدن و تجاری‌سازی یک ایده، فناوری، محصول یا خدمت است؛ همین‌طور در نظر گرفتن ریسک‌ها و پاداش‌هایی که در آن‌پروژه وجود دارد.

کارآفرینی مسئولیتی است سرشار از عدم اطمینان، که هیچ تضمینی ارائه نمی‌دهد. اما اگر راه‌اندازی یک کسب‌وکار تا این‌حد دشوار و نامطمئن است، چرا کارآفرینی جذابیت زیادی دارد؟ برای یافتن پاسخ، بیایید نگاهی به جنبه‌های کارآفرینی و ویژگی‌های پایه‌گذاران بیندازیم تا تصویر واضح‌تری از کارآفرینی به دست آوریم.