مکس بوردرز

نابرابری درآمدی برخواسته از نیروهای بازار بوده و دولت بایستی در آن دخالت کند

منشاء شکل گیری بعضی از اشکال نابرابری بهتر سایر انواع آن هستند. به عنوان مثال، نابرابری که در “سرمایه داری رفاقتی”، یا آن طور که “جِن اپستاین”، سردبیر بارونز، آن را “تفاله داری” می خواند، ایجاد می شود، قطعاٌ مورد پسند نیست. از این رو تمایز میان کارآفرینان اقتصادی و کاسبکاران سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است، چنانکه کارآفرینان اقتصادی به ایجاد ارزش برای جامعه مشغول هستند، در حالیکه کاسبکاران سیاسی دریافته اند که چگونه بواسطه لابی گری برای یارانه، مساعدت های خاص و قوانین ضدرقابتی، می توان منابع دیگران را به سمت جیب خود هدایت نمود. اگر روزی بتوانیم میان تفاله داران و کارآفرینان واقعی تمایز قائل شویم، تفاوت میان سازنده ها و گیرنده ها مشخص خواهد شد.  و نابرابری که از کارآفرینی صادقانه ناشی می شود بیش از آنکه نمایانگر درست نبودن چیزی باشد، نشان دهنده شکوفایی کلی است. در نظامی که هرکس در آن بواسطه فعالیت خلاق و مبادله وضعیت بهتری پیدا می کند، گروهی از مردم نیز ثروتمند خواهند شد. این از ویژگی های طبیعی سیستم است، سیستمی که کارآفرینان و سرمایه گذاران را برای آنکه مباشران شایسته سرمایه باشند، پاداش می دهد. و البته زمانی که مردم مباشران شایسته ای برای سرمایه نباشند، شکست خواهند خورد. به بیانی دیگر، مردمانی که سرمایه گذاری های بدی انجام داده با به خوبی در خدمت مشتریان خود نبوده اند، برای مدتی طولانی ثروتمند نخواهند ماند.