اخلاق بازار

— نویسندگان: جینی چوی و ویرجیل استور

یکی از نقدهای رایج به بازار این است که از نظر اخلاقی انسان را تباه کرده و به سمت خودخواهی، فساد، چپاول‌گری، و فرومایگی می‌راند. حتی آدام اسمیت که به طرفداری از بازار آزاد شهرت دارد هم فکر می‌کرد زندگی در جامعه بازاری دارای هزینه‌های اخلاقی است. بنظر ارسطو دنبال سود بودن در نهایت راه به جایی جز سواستفاده از دیگران نمی‌برند. به عقیده منتقدین بازار، پیشرفت‌های اقتصادی ناشی از صنعت، خلاقیت، و نوآوری متاثر از جاه‌طلبی، حسادت، و در نهایت خودفریبی بوده و از درون این وضعیت هم نابرابری، بی‌عدالتی، و حکومت‌های استبدادی زاده می‌شوند. از طرف دیگر تجار و افرادی که بازار را کنترل می‌کنند اصلی‌ترین بازیگران این سیستم هستند که با بهره کشی از دیگران باعث سرکوب جامعه و افراد درون آن می‌گردند.

حال دو اقتصاددان به نام‌های ویرجیل استور و جینی چوی در کتاب “آیا بازار اخلاق را تباه می‌کند؟” به این سوال قدیمی پرداخته و می‌پرسند اگر واقعا بازار باعث تباهی است آنگاه ما باید شاهد افت اخلاقیات در جوامع بازاری در مقایسه با جوامع غیربازاری باشیم. ولی آمار چنین چیزی را نشان نمی‌دهند، بلکه بالعکس، مردم در جوامع بازاری در مقایسه با جوامع غیربازاری خیّرتر بوده، میزان فساد و تعصب کمتری داشته، و بیشتر به همدیگر اعتماد می‌کنند.

نگاهی به وضعیت جمعیتی جهان نشان می‌دهد که مهاجرت همیشه از جوامع غیرتجاری‌تر به سمت جوامع تجاری‌تر صورت می‌گیرد که نمایانگر مطلوبیت بالاتر این جوامع است. همچنین بررسی شاخص آزادی اقتصادی که نماینده میزان دوری و نزدیکی یک کشور به بازار آزاد است بما می‌گوید مردم این جوامع وقت و پول بیشتری برای مصرف کالاها و انجام کارهای مورد علاقه خود دارند. به علاوه عمده خرجکرد جوامع بازاری هم برخلاف گذشته بیشتر توسط زنان و برای خانواده و دوستان‌شان صورت می‌گیرد که نشان از افزایش رفاه دارد. همچنین لازم به ذکر است که نابرابری ثروتی یک پدیده بازاری یا مربوط به دوران صنعتی شدن نیست و پیش از کاپیتالیسم وضع بدتر بود. اتفاقا مردم در جوامع بازاری ثروتمندتر، سالم‌تر، شادتر، و دارای ارتباطات بهتر هستند که دستاورد اخلاقی مهمی است.

اما چه چیزی باعث بهبود اوضاع شده است؟

تقسیم کار در بازار موجب افزایش ثروت گشته و بازتر شدن فضا به روی کارآفرینی به توسعه اقتصادی می‌انجامد. جوامع بازاری از نظر شاخص‌های رفاهی و ثروت بهتر از جوامع غیربازاری هستند زیرا بازار افراد را مجبور می‌کند برای موفقیت دست به رقابت در ارائه خدمات بهتر بزنند. از طرف دیگر بازار به فضیلت‌های اخلاقی عواملش خصوصا حساب‌گری وابسته است زیرا این ویژگی کارآفرینان را تشویق می‌کند فرصت‌های موجود در بازار را تشخیص داده و در مورد آینده تصمیمات عاقلانه بگیرند. در این راستا در جوامع تجاری خصوصیاتی همچون سخت‌کوشی، صرفه‌جویی، صداقت، قابل اطمینان بودن، و توانایی قضاوتِ بهتر هستند که پاداش می‌گیرند.

اما از دید بعضی منتقدین افزایش تعداد کالاها و خدمات در دسترس به معنی کاهش اهمیت کلوب‌ها، اتحادیه‌ها، و مکان‌هایی است که مردم دور هم جمع می‌شوند. به عقیده آنها در بازار آزاد پیوندهای اجتماعی جای خود را به رقابت داده، جامعه به گروه‌های رقیب تقسیم می‌شود، و وفاداری به جامعه با نفع شخصی جایگزین می‌گردد. به نظر آنها نظم اقتصادی مدرن انسان‌ها را تبدیل به جزایر دور افتاده و تنها کرده است؛ اینکه ما انسان‌ها قبلا اهل فضیلت بودیم و به یکدیگر اهمیت می‌دادیم ولی همه نگرانیِ امروز ما منفعت شخصی خودمان است.

اما در عمل بازار خود یک فضای اجتماعی است که به ایجاد و تسهیل روابط انسانی کمک می‌کند. افراد در محل کار خود بدلیل تجربیات و شرایط مشترک روابط محکمی با همکاران خود تشکیل می‌دهند. محل کار در بسیاری موارد بستر ایجاد روابط عاشقانه و آشنایی با همسر آینده است. بازار جایی است که روابط مشتری و فروشنده یا استاد و شاگرد می‌تواند به دوستی بیانجامد. از طرف دیگر مثلا یک بیزینس خانوادگی نه فقط در تامین نیاز مالی یک خانواده بلکه همچنین در برآوردن نیازهای روانی و هویتی اعضای آن نقش بسزایی بازی می‌کند. در دنیای مدرن حتی خرید کردن و مصرف فرصتی برای فعالیتی اجتماعی و ارتباط با دیگران است.

هرچند از یک طرف می‌بینیم که مثلا توسعه تکنولوژیک و خصوصا تلویزیون به کاهش مشارکت مدنی مردم دامن زده، اما در عین حال تکنولوژی‌های جدید مانند شبکه‌های اجتماعی این امکان را بوجود آورده‌اند که افراد به کسانیکه بواسطه فاصله زمانی و مکانی از آنها دور هستند ملحق شده و حتی روابط جدیدی با افراد دارای علایق مشترک ایجاد نمایند.

نقدهایی همچون نابودی جامعه و اخلاق توسط بازار صحت ندارند زیرا نقش و تاثیر بازار در تقویت روابط اجتماعی و تشویق فضیلت‌های اخلاقی بورژوا را نادیده گرفته‌اند. از دید اخلاقی، خباثت‌ها در تمام جنبه‌های روابط اجتماعی وجود دارند و وسوسه کسب سود به قیمت ضرر دیگران، سواستفاده از نادانی مردم، و برخورد مملو از بی‌تفاوتی با سایر انسان‌ها در دیگر موقعیت‌های اجتماعی از جمله عالم سیاست و مذهب هم به همان میزان قابل مشاهده‌اند. از این منظر بازار به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده فساد اخلاقی یک جامعه باشد زیرا جوامع پیچیده هستند و نتیجه نهایی هر جامعه‌ای وابسته با فاکتورهای بسیاری است.

 

منابع: https://bit.ly/3kpsIs5 https://bit.ly/3dTerBI https://bit.ly/2HpUQgj https://bit.ly/3dFxlgQ https://bit.ly/3ndc2pR