امپریالیسم

هراس جورج اورول از نسبی‌گرایی و ملّی‌گراییِ احساسی

آیا تمامیت‌خواهی، رهبر‌پرستی و این‌ها، حقیقتاً در حال رشد و گسترش هستند، چون به‌نظر نمی‌رسد در [انگلیس] و ایالات متحده این‌طور باشد. اوروِل در پاسخِ ویلمِت می‌نویسد: باید بگویم اعتقاد، یا هراس، من این است که اگر جهان را در مقامِ کل بنگریم این چیزها در حال افزایش هستند. هیتلر،‌ بی‌شک، به‌زودی از صحنه‌ی روزگار محو خواهد شد، اما به‌بهایِ افزایشِ قدرت (الف) استالین، (ب) میلیونرهایِ انگلو-امریکایی و (ج) همه‌ی انواعِ خُرده‌پیشواهایِ شبیه دو گُل.

بیایید از شر ملی‌گرایی خلاص شویم

بیایید از شر ملی‌گرایی خلاص شویم؛ ملی‌گرایی‌ای که ما را به خاک و خون کشیده و میان‌مان تفرقه انداخته است، و به‌ نامش منابعِ عظیمی را از دست داده‌ایم تا خود را در برابرِ یک‌دیگر مسلح کنیم. بهتر بود این منابع را صرفِ‌ مبارزه با دشمنِ حقیقی هر ملتی می‌کردیم، که نه همسایه‌ها بلکه گرسنگی، جهل و عقب‌ماندگی است. ضروری است به آن شیوه‌هایی که دولت‌های فاسد برای دهان‌بند زدن بر منتقدان‌شان به‌کار گرفتند باز نگردیم. اجازه ندهیم دیگر حرف بیش‌تری از تهدید کذایی «دشمنان خارجی» یا ضرورتِ فرضی «اتحاد ملی» مطلق بر زبان‌ها جاری شود. باید مصمم و سخت در راهِ غلبه بر بدگمانیِ متقابل تلاش کنیم، و مشکلات را به‌طریق مسالمت‌آمیز به‌محض بروز حل کنیم. همچنین باید در جهتِ تضمین این‌که مرزهای میانِ کشورهای‌مان با نیرویِ بخشنده‌ی دوستی، منافع مشترک، و آگاهی مشترک آرام آرام از میان بروند تلاش کنیم، که تنها با همکاری با یک‌دیگر است که می‌توانیم آن ارواح خبیثه‌ی سمج را که ما را پشتِ سر مناطق دیگرِ مترقّی‌تر جهان نگاه داشته‌اند از خود برانیم و روح‌مان را تطهیر کنیم.