
احمقها، شیادان، و هوچیها: متفکران چپِ نو
…حتی حزب کارگر بریتانیا هم بهزحمت خودش را به قافله رساند، بندِ چهار (تعهد به مالکیتِ دولتی) را از نظامنامهاش حذف کرد و پذیرفت که صنعت دیگر در زمرهی مسئولیتهایِ مستقیمِ دولت نیست.
چند صباحی حتی چنین بهنظر میرسید که شاهدِ عذرخواهیای خواهیم بود، عذرخواهیِ کسانی که قوایِ فکری و سیاسیشان را صرفِ شستنِ لکّهی ننگ از چهرهی اتحاد جماهیر شوروی یا ستایشِ ”جمهوریهایِ خلقِ“ چین و ویتنام کرده بودند. اما این لحظهی تردید خیلی زود از سر گذشت. یک دهه نگذشت که چپ بار دیگر پشتِ فرمان نشست، و نوآم چامسکی و هاوارد زین بدگوییهای تندوتیز و افراطیشان از امریکا را تجدید کردند، چپِ اروپایی در جبههی مقابلِ ”نئولیبرالیسم“ بسیج شد، گفتی همیشه مشکل همین بوده است، دورکین و هابرماس بابتِ کتابهایِ بهزحمت قابلِ خواندن اما کاملاً مکتبیشان جایزههایِ معتبر گرفتند…