آرون راس‌پاول

آرون راس‌پاول

چرا (بعضی) پولدارها روی اعصابند؟

…تام هنکسی که می‌توانم بازیش را ببینم و آن را با بازی بازیگران کم استعدادتر مقایسه کنم هم همین‌طورست. …می‌دانم بازی و صدای خوب چطوری هستند. می‌دانم لذت بردن از فیلم چگونه حسی است و بنابراین بازهم می توانم رابطه‌ی میان مهارت تام هنکس و میلیون میلیون‌هایی که از آن راه به دست می‌آورد را خوب بفهمم.
درک نقش استیو جابز هم نسبتاً آسان است…
ولی نمی‌دانم اداره‌ی یک شرکت سرمایه‌گذاری چگونه است. صرف‌نظر از اینکه نتیجه‌ی مدیریت من چقدر بد باشد، آن کار، از من ساخته نیست. به همین دلیل من نمی‌توانم مهارت مدیریت شرکت سرمایه‌گذاری را درک کنم و برای همین نمی‌توانم مدیران خوب شرکت‌های سرمایه‌گذاری را جز با نگاه کردن به ثروت ناخالص‌شان تشخیص دهم. و این همچنین یعنی من نمی‌توانم رابطه‌ی میان مهارت یک مدیر شرکت سرمایه‌گذاری و چک هنگفت را درک کنم -بعکس هنکس، یا جابز. “پول” مدیر یک شرکت سرمایه‌گذاری [در نظر من] “نامشروع” است.

چرا سیاست نمی‌تواند جهان ما را بهتر کند

اگر سیاست اوضاع ما را بدتر می­سازد، چرا باید خواهان سیاست بیش‌تر باشیم؟ پاسخ لیبرتارین­ها این است که ما اصلاً خواستار سیاست بیش‌تر نیستیم. با محدود کردنِ قلمرو سیاست نه‌تنها جهانی سالم­تر و ثروتمند­تر خواهیم داشت، بلکه به جامعه‌ای هرچه بیشتر مدنی، دست خواهیم یافت.
اما همه، مسأله را این‌گونه نمی­بینند…

آزادی منفی و مثبت چیست؟ و چرا اهمیت دارد؟

میزان قابل توجهی از بحث بین متفکران سیاسی لیبرتارین و غیرلیبرتارین بر اساس تفاوت بین آزادی مثبت و منفی قابل توضیح است. این دو ترم تکنیکی در فلسفه سیاسی نقش زیادی در تعیین حدود فعالیت‌های قابل قبول دولت و همچنین هدف ابتدایی وجود دولت داراست.
این بدین معناست که لیبرتارین‌ها و غیرلیبرتارین‌های علاقه‌مند به ایده‌های سیاسی—و مشتاق به داشتن بحث معنی دار در مورد آنها—از درک مفهوم این دو دسته از آزادی سود خواهند برد.
اگر بخواهیم ساده شروع کرده و تعریف خود را به تنها دو کلمه محدود کنیم، آزادی منفی به معنی «آزادی از» خواهد بود در حالی که آزای مثبت به مفهوم «توانایی به» است…

لاغریِ سریع با راه‌کارِ دولتی

راه‌‌‌کارهای سیاسی تقریباً شبیهِ رژیم‌های لاغریِ سریع هستند. اگر می‌خواهید در بلندمدت وزن کم کنید، از هر نظر که بگویی، بهترین راه تغذیه‌ی بهتر و ورزش بیشتر است. اما این کار دشوار است و نتایج آنی و چشمگیری به همراه ندارد. رژیم‌های لاغریِ سریع اغلب کارگر نیستند و زمانی هم که کارگر می‌افتند، نتایج‌شان شاید چشمگیر اما زودگذر است.

سیاست ما را و زندگی ما را تباه می‌کند

از این منظر، غایت لیبرتارین پیروزی سیاست مشخص ما نیست. در عوض، هدف خلاص شدن هرچه بیشتر از سیاست است. چشم‌انداز ما محدود ساختن دسترسی دولت به آن حداقل ممکنی است تا همگان اجازه داشته باشند در فرهنگی غرق در کثرت‌گرایی آن‌گونه زندگی کنند که خود خوش می‌دارند. رؤیای لیبرتارین تقلیل سیاست به چیزی بسیار کم‌اهمیت است که ارزش صرف وقت نداشته باشد. سیاست برای ما در مقامِ لیبرتارین‌ها مهم است، دقیقاً از این رو که با اهمیت‌زدایی از سیاست روزی بتوانیم توجه خود را معطوف مسائلی ارزشمندتر سازیم.

سیاست‌مداران جادوگر طلسم‌گشا

شاید این جمله راست باشد، اما بی‌شک نه وقتی که پای سیاست به میان بیاید. ما امریکایی‌ها در رویکردمان به سیاست و سیاست‌پیشه‌گان بسیار غیرفلسفی هستیم، و در عوض بر نظام قبیله‌ای، ژست اخلاقی، استدلال هیجانی و هر آن چیزی تکیه می‌کنیم که به «سیاست تباه‌مان می‌کند». در واقع، سیاست روزمره‌ی امریکایی بیش از آن که به کار آن یونانیان باستانی بماند که در تالار اجتماعات گرد هم‌ می‌آمدند، به کار آن قبیله‌نشین‌هایی می‌ماند که با دسته‌ی از جادوگران سر ستیز دارند، و خود هوادار دسته‌ای دیگر از جادوگران اند.

دعوی متواضع حریت

…اگر به کل تاریخ اندیشه‌ها نگاهی بیاندازیم ردیفی از اعتقادهای راسخ هر دوره را می‌بینیم که بعداً مضمحل شده است. آن‌چه سیصد سال پیش حقیقتی علمی شمرده می‌شد، امروز قصه‌ی کلثوم‌ننه‌ای به شمار می‌آید. زمانی بود که هوشمندترین ما می‌پنداشتند با مطالعه و بررسی ناهمواری‌ها و پستی و بلندی‌های روی سر هر کس می‌توان به ذهن و شخصیت وی پی برد. حتی اسم علمی‌پسند فرنولوژی یا علم جمجمه‌شناسی روانی را نیز بر آن نهاده بودند. زمانی بود که هوشمندان و بزرگان خیال می‌کردند زمین مرکز عالم هستی است.