پیشرفت مداوم بشر

امروزی بهتر، معاصری بی‌مانند | به خوش‌بینی جرأت کن

تجمیع اشتراکی دانش توسط متخصصان که به ما اجازه می‌دهد هر روز چیزهای بیشتر و بیشتری را مصرف کنیم و در ازای آن بر انجام کارهای کم‌شمارتری تمرکز کنیم، خانم‌ها و آقایان، قصه‌ی اصلی انسانیت است. نوآوری دنیا را عوض می‌کند، اما تنها دلیل این امر آن است که نوآوری تقسیم کار را تسهیل می‌کند و تقسیم زمان را تشویق. دمی جنگ و مذهب و قحطی و شعر را فراموش کنید تا از بزرگ‌ترین درون‌مایه‌ی تاریخ پرده بردارم: همزیستی دادوستد و تخصص‌یابی و آفرینندگی که زاییده‌ی آن است، «آفرینشِ» زمان.

فقر یا نابرابری؟ مردم از کدام در گداز اند؟

هیچ یک از این صحبت‌هایی که می‌کنم این معنای ضمنی را در خود ندارد که مردم اشتباه می‌‌کنند که از نابرابری درآمد و ثروت بدشان می‌آید و یا مردم اشتباه می‌کنند که از پاداش‌های گزاف مدیران عامل‌ [شرکت‌های وال‌استریتی از جیب عوام‌الناسِ بی‌کس‌وکارِ مالیات‌دهنده] به خشم می‌آیند. ابداً. در واقع، نکته‌ای که سعی می‌کنم بگویم چیز دیگری است: این‌که در حالی که مثلاً نسبت به ۱۹۰۰ یا ۱۹۵۰ میلادی نابرابری دیگر به آن حادی نیست و فقر مطلق بسیار کاهش یافته است، چرا امروزه هنوز این مساله این اندازه مایه‌ی دغدغه‌ی مردم است. مردم فقیر گرسنگی و بدبختی نکشند، این وسط یکی هم قایق تفریحی شخصی داشته باشد؟ چه اهمیتی دارد؟

وضع بشریت: پیشرفت مداوم

گزارش «جهان در سال ۲۰۰۰» که در سال ۱۹۸۰ به رئیس‌جمهور [ایالات متحده] ارائه شد با این جمله شروع می‌شود که «اگر روند‌های کنونی ادامه پیدا کند، در سال ۲۰۰۰ جهان جایی پرازدحام‌تر، آلوده‌تر، با ثبات بوم‌شناختی کمتر و از منظر کمبود منابع نسبت به جهانی که اکنون ما در آن زندگی می‌کنیم آسیب‌پذیرتر خواهد بود.» در مقدمه کتاب «زمین پُر مایه»، پاراگراف مذکور را به این صورت بازنویسی کردیم: «اگر روند‌های کنونی ادامه پیدا کند، جهان در سال ۲۰۰۰ ازدحام کمتر (اگرچه با جمعیت بیشتر)، آلودگی کمتر، ثابت بوم‌شناختی بیشتر خواهد داشت…