سارا اسکوایر

جنون مصرف

رمان زولا ستایشی بی‌پرده از اعجوبه‌های بازرگانی نیست. این کتاب محاسن و معایب ذات انسانی را آن‌طور که در تجارت نمود پیدا می‌کند، نمایش می‌دهد. «گفتن این‌که یک میل به‌ این دلیل که ذاتی نیست، اهمیتی ندارد، یعنی این‌که بگوییم کل دستاوردهای فرهنگی انسان بی‌اهمیت هستند.»

آتش‌بازی کلیشه‌ها

از قرار ما آماده‌ایم فراموش کنیم که بعضی منتقدین ادبی احتمالاً پیش‌‌زمینه و دانش خوب موثقی درباره‌ی اقتصاد ندارند، و بنابراین، به‌خوبی از غنای تصویر اقتصادی‌ای که در فلان متن ترسیم‌ شده آگاه نیستند. شاید آن‌ها حتی ندانند بحثی که به چشم‌شان ظاهراً فقط درباره‌ی سیاست یا رمانس به نظر می‌رسد، برای یک اقتصاددان جور دیگری به نظر خواهد رسید.

تقسیم کار؛ داستان موش، پرنده و سوسیس

یکی بود، یکی نبود. یک موش و یک پرنده و یک سوسیس بودند که با هم زندگی می‌کردند. آنها مدت زیادی در صلح و صفا، خوبی و خوشی با هم در یک خانه به‌سر می‌بردند و هر روز به مال و منال‌شان افزوده می‌شد. کار پرنده این بود که هر روز به جنگل پرواز کند و چوب و هیزم جمع کند. وظیفه موش این بود که آب بیاورد و آتش را رو به راه کند و میز غذا را بچیند. کار سوسیس هم پخت‌و‌پز بود.