پنج جمله قصار در سالگرد انتشار ثروت ملل

آدام اسمیت زمینه شفاف

امروز، نهم مارس، سالگرد انتشار کتاب «تفحصی در باب ماهیت و علل ثروت ملل» به قلم آدام اسمیت، فیلسوف اخلاق، اقتصاددان سیاسی و از بزرگان سنت روشنگری اسکاتلندی، بود.

«دست نامرئی؛ زندگی‌نامه‌ی آدام اسمیت»، دو مطلب کوتاه با عنوان «عدالت و احسان»، و «انسان سیستمی» هر دو از کتاب «نظریه‌ی عواطف اخلاقی»، و یک مصاحبه‌ی خیالی مفصل بیش‌تر حول «ثروت ملل» مطالبی است که پیش‌تر از او یا درباره‌ی او منتشر کرده‌ایم.

به مناسبت، ذیلاً پنج جمله‌ی قصار را از «ثروت ملل» به نقل از اینجا می‌خوانید.

«این احسان و نوع‌‌دوستی قصاب و نانوا و نوشابه‌فروش نیست که شام و ناهار بر سر سفره‌ی ما می‌آورد؛ ما شام و ناهار داریم چون ایشان در تعقیبِ تعلقاتِ خویش اند. ما ایشان را به خدمت به تأمین نیازهای خود می‌گیریم، نه با توسل به دیگر‌دوستی‌شان، بلکه با چنگ زدن به خویشتن‌دوستی‌شان. ما با سخن راندن از نیازهای خود نیست که ایشان را به خدمت خویش در می‌آوریم؛ ما با ایشان سخن از این می‌گوییم که آن خدمت چه صرفه‌ای برای ایشان دارد.»

.The Wealth Of Nations, Book I, Chapter II, pp. 26-7, para 12

«اول هنری که هر حکومت پیش از هر چیز دیگر می‌آموزد، هنر خالی کردن جیب مردم است.»

.The Wealth Of Nations, Book V Chapter II Part II, Appendix to Articles I&II, p. 861, para. 12

«جهدِ طبیعی هر فرد انسان به بهبود حال و روز خویش … چنان نیروی پرقدرتی است، که به تنهایی و در غیاب هر نیروی کمکی، نه تنها قادر است [کشتی] جامعه را به سوی ثروت و برخورداری پیش براند، بلکه می‌تواند بر صدها مانع بازدارنده‌‌‌ای چیره شود که با حماقت قوانین بشرساخته تقریباً همیشه جلوی رویش قرار می‌گیرند.»

.The Wealth Of Nations, Book IV, Chapter V, Digression on the Corn Trade, p. 540, para. b 43

«بعید است که اهل یک صنف و صنعت، حتی به قصد تفریح و سرگرمی، دور هم جمع بشوند و گفتگویشان به توطئه‌‌ و تبانی برای افزایش قیمت‌ها به زیان عامه‌ی مردم منتهی نشود. عملاً هیچ راهی نیست که بتوان مانع از برگزاری چنان تجمعاتی شد، حتی اگر راهی می‌بود، چنان ممانعتی خلاف آزادی و عدالت بود. در این وضعیت که ممانعت از چنان تجمعاتی به واسطه‌ی قوانین حکومتی هم ناعادلانه و هم ناممکن است، وظیفه‌ی حکومت این است که از انجام هر کاری که تشکیل آن تجمعات را تسهیل می‌کند، خودداری ورزد، چه برسد به این‌که به حکم قوانین حکومتی تشکیل آن تجمعات را الزامی و ضروری سازد [که اگر چنان کند بی‌عدالتی‌ای بزرگ‌تر مرتکب شده].»

.The Wealth Of Nations, Book IV Chapter VIII, p. 145, para. c27

«هر آنجا که با شاخه‌شاخه شدن تولید میان کسب‌وکار‌های مختلف و دادوستد میان ایشان ارزشی برای عامه‌ی مردم خلق می‌شود، به طور کلی، آن ارزش هر چه افزون‌تر خواهد بود، اگر کسب‌وکار هر چه رقابتی‌تر باشد و تجارت هر چه آزادتر.»

.The Wealth Of Nations, Book II, Chapter II, p.329, para. 106